ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
تنوع زیستی (Biodiversity) یک مقوله مورد بحث در سطح بین المللی است که در تعریف رسمی در ماده دو «پیمان نامه تنوع زیستی» (CBD) که توسط 156 کشور در سال 1992 در برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد (UNEP) برگزار شد، به معنی گوناگونی بین موجودات زنده در کلیه شکلهای آن اعم از موجودات زنده خشکی، دریایی و سایر موجودات زنده بوم سازگان یا بوم نظام های آبی، و مجموعه های بوم شناختی که این موجودات بخشی از آن سیستم قلمداد میشوند تعریف میشود و سه سطح «تنوع درونگونه ای»، «تنوع بین گونه ای» و «تنوع بوم سازگان» را شامل میگردد.
براساس این تعریف در مییابیم که تنوع زیستی ماهیتی بسیار پیچیده دارد و توجه به سطوح آن میتواند گستردگی مفهوم و به تبع آن اهمیت و ضرورت پرداختن به آن را روشن نماید. ژنها،گونهها، بومسازگانها (سطوح تنوع زیستی) در عصر حاضر، حاصل تکامل سیاره زمین بوده و اساس بقای حیات هستند.
تنوع زیستی در سطح بوم سازگان به مراتب از اهمیت بالاتری برخوردار است، چراکه در این سطح، برهمکنش بینگونهای و درونگونهای، بخشی از تنوع بوم سازگان محسوب شده و در نتیجه با حفاظت از آن، تنوع در سطوح پایینتر(ژن و گونه) نیز حفظ میگردد. جنگلها از بومسازگانهای طبیعی و نمایندهای از غنیترین زیستگاهها هستند که بیش از دوسوم از گونههای زیستی خشکیهای زمین (گیاهان، جانوران، میکروارگانیسمها) در جنگلها زندگی میکنند. حضور درختان علاوه بر ایفای نقشهای چندگانه (ارزش کاربردی-اقتصادی مانند ارزش های غذایی، دارویی، صنعتی، تفرجگاهی و . . .)، در غنای گونهای بومسازگانهای جنگلی نیز ارزش زیادی دارد. از آنجاییکه تأثیر نابودی یک گونه زیستی در شبکه حیات بر روی گونه های دیگر به صورت زنجیرهای است، در نتیجه تخریب جنگل و از بین رفتن درختان جنگلی(که بخش عظیمی از تولیدکنندگان اولیه شبکه حیات هستند)، گونههای زیستی بسیار زیادی از این شبکه محو میگردندکه بسیاری از آنها هنوز کارکردها و خدماتشان کشف و شناخته نشده اند. هرچه میزان تنوع در یک بوم سازگان بیشتر باشد، زنجیرههای تغذیهای طولانیتر و شبکههای حیاتی پیچیدهتر بوده و در نتیجه محیط پایدارتر و از شرایط خود تنظیمی بیشتری برخوردار میشود. تنوع زیستی در جنگل، به حفظ تعادل گازهای اتمسفری، تنظیم آب و هوا، حفظ چرخه هیدرولوژیکی و ایجاد، تولید و حفظ خاک کمک میکند و توانایی آن را در سازگارشدن با تغییر وضعیت افزایش میدهد.
چنین است که تنوع زیستی بهعنوان شاخص پایداری و سلامت جنگلها در نظر گرفته شده و شناخت آن در بومسازگان های جنگلی به منظور درک پویایی جنگلها لازم است. در واقع حفظ آن یک فعالیت کلیدی در مدیریت پایدار جنگل(SFM) بهشمار میرود. متأسفانه این شاخص به طور فزایندهای به واسطه تهدیدهای وابسته به انسان نظیر بهرهبرداری غیراصولی، ایجاد آلودگی، تخریب زیستگاه و . . . در حال کاهش است و به گزارش اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت(IUCN)، که معتبرترین منبع اعلام نظر در مورد وضعیت گونهها است و از سال 1963 هر ساله فهرستی از گونه های زیستی در حال انقراض را منتشر میکند (فهرست سرخ IUCN )، در حال حاضر از هر هشت گونه گیاهی، یکی در معرض انقراض قرار دارد. اگرچه روند کنونی بسیار نگرانکننده است، اما این بومسازگانها، قابلیت تجدیدپذیری دارند و با اجرای برنامه های مدون و راهبردی میتوان در مسیر احیای آنها گام برداشت.
در سیر تحول برنامهریزی و انتخاب روشهای مدیریتی، رسیدن به این شناخت و ادراک که زندگی ما به طور جدایی ناپذیری با تنوع زیستی در ارتباط است، سبب میگردد تا رویکرد بومسازگانی بهعنوان یک راهبرد مدیریتی مطرح گردد. رویکرد بومسازگانی یعنی داشتن یک نگاه کل نگرانه به همه اجزای یک بومسازگان(آب، خاک، پوششگیاهی، حیات جانوری، شرایط اقلیمی و ارتباط متعادل، متقابل و متعامل آنها) برای رسیدن به توسعه، به گونهای که هم بهرهبرداری برای نیازهای بشر صورتپذیرد و هم دوام و بقای آن تضمین گردد.
کلام آخر آنکه جنگلها گنجینهای از تنوع زیستی حیات هستند و پایداری این بومسازگان ها در گرو حفظ این گوناگونی است و انسان برای داشتن آب، هوا، غذا و سوخت یا بهعبارتی حفظ امنیت حیاتی خویش باید به این موضوع توجه نماید.