پل تاریخی خیابان آیت الله کاشانی!!!!!!

 

در دورانی که صنعت پل سازی وساخت انواع و اقسام پلها در کمیت و کیفیت های مختلف با ابعاد و مسافتهای باور نکردنی در دنیا جلوه نمایی کرده و کشورهای صاحب صنعت پل سازی توانایی خود را با افتتاح و به نمایش گذاردن پلها به رخ رقیبان خود در اقصی نقاط جهان می کشند ، شهر ما نیز چند سالی است شاهد ساخت پلی با ابعادی بسیار کوچک در خیابان آیت الله کاشانی می باشد.

پروژه ای که تحت عنوان :

"تعریض پل خیابان آیت اله کاشانی در ضلع جنوبی"به شرح ذیل درسال 1392 آغاز و قرار بود در سال 1393 پایان یابد!!!!!!!

ادامه نوشته

آسیب شناسی سیل اخیر در شهر رامسر

    در پاسخ به گزارشی از مصاحبه سخنگوی محترم شورای شهر رامسر در وبلاک پژواک رامسر که تحت عنوان " ما آمادگی باران را داشتیم اما آمادگی سیل را نداشتیم"  در تاریخ 06/09/1393 منتشر شد ، موارد ذیل به استحضار مردم شریف رامسر می رسد:
   قبل از هرچیز می باید چند نکته را یادآور شد:
1-    نباید فراموش کنیم که شهرداران محترم از سوی اعضای شوراهای شهر رامسر انتخاب شده اند که چنانچه ضعف و یا قوتی هم در آنها وجود داشته باشد، در مرحله نخست متوجه تک تک اعضای محترم شوراهای شهر رامسر و در نتیجه تصمیمات آنها می باشد.
2-    فارغ از تصمیمات شوراهای شهر رامسر و به واسطه آشنایی و بومی بودن شهرداران محترم ،انتظارات شهروندان عزیز در خصوص احساس مسئولیت ومسئولیت پذیری و خدمتگذاری و تلاش مضاعف آنان ، بیش از دیگر شهرداران می باشد. که بی شک ، تک تک اعضای محترم شوراهای شهر رامسر نیز به این موضوع عنایت ویژه داشتند.
3-    از آنجایی که اداره و هدایت یک شهر مجموعه ای از برنامه ریزی ها و تصمیمات و تدابیر و مدیریت های جمعی در راستای اهداف از پیش تعیین شده می باشد(که صد البته می باید تحت نظارت و رهبری واحد انجام پذیرد) ، در حوادث و اتفاقات شهری همچون حادثه اخیر نمی توان و نباید به دنبال فرد یا افراد به عنوان مقصر بود مگر اینکه مستقیما در بروز حادثه دخالت و تاثیر گذار بوده باشد. اما بخش یا مجموعه ای از واحد ها و مدیریت اجرایی شهری و یا ارگان مشخص می توانند و یا باید پاسخ گوی مسائلی این چنینی باشند.
4-    شهر رامسر بدلیل دوری از مرکز استان و وضعیت خاص جغرافیایی ، اقلیمی و آب و هوایی و همچنین شریان های ارتباطی ، از محرومیت ها و شرایط خاصی برخوردار می باشد که لزوم برنامه ریزی های جامع ، کارآمد ، پایدار و قابل اجرا با استفاده و در نظر گرفتن توانمندی ها و امکانات بومی ضروری بنظر می رسد.
   با مطالعه مطالب سخنگوی محترم شورای شهر رامسر که خود قبل از هر چیز فردی آگاه و متخصص در امور شهری و شهرداری می باشند ، موجب تعجب و تردید از صحت و سقم بخش هایی از مطالب ارائه شده می باشد که امید است در صورت عدم صحت آنها نسبت به تکذیب و یا اصلاح آن اقدام نمایند.
  با عنایت به فرازهایی از موضوعات مطرح شده توسط سخنگوی محترم و عمق خسارت های وارد شده در سیل اخیر و اتفاقاتی از این قبیل همچون برف سنگین زمستان سال گذشته ، موارد ذیل قابل توجه و پیگیری می باشد:
1-    شهروندان دلسوز و قلم بدستان نکته سنج شهر عزیزمان ، پس از واقعه برف زمستان سال گذشته ، مطالب خوب و ارزشمندی را به رشته تحریر درآوردند که بازنگری و مرور مجدد آنها توسط شهرداران ، مسئولین و اعضای محترم شوراهای شهر رامسر توصیه می گردد که در صورت توجه به پیشنهاد ها و راه کارهای ارائه شده و آسیب شناسی آن ، می توان حوادث و اتفاقاتی از این قبیل را پیشگیری و یا خسارات آن را به حداقل رساند. خصوصا موارد مربوط به پدافند غیر عامل و مدیریت بهینه و یکپارچه بحران شهرستان.
2-    از آنجایی که نویسنده از ساعات اولیه صبح روز واقعه در شهر بود ، تا قبل از پخش خبر سانحه خواهر بسیجی وفعال در عرصه های فرهنگی شهر رامسر ، جز حضور پلیس راهنمایی و چند ماشین راهداری ، اثری از کارکنان شهرداری (حداقل در محدوده تردد) مشاهده نگردید و اقدامات صورت گرفته از جمله نوارکشی معابر و محل های خطرناک و تعطیلی مدارس و برنامه های ترافیکی و راهداری پس از اعلام درگذشت انجام پذیرفت.
بر فرض و براساس ادعای شهرداری، چنانچه نوار خطری هم از قبل نصب شده بود در روز سیل از بین رفته و می بایست طبق برنامه با بسیج امکانات و کارکنان شهرداری ، محل های خطر ساز و خطر آفرین بموقع مورد بازبینی و نظارت قرار می گرفت و اقدامات ایمنی و حفاظتی در اسرع وقت انجام می پذیرفت.
3-    هرچند سخنگوی محترم در بیاناتشان سعی در تبری جستن از مسئولیتهای فطری نهاد خود داشتند، اماخوشبختانه در بعضی از فرازهای بیاناتشان ضعفها و کمبودها را انکار نکرده و با اشاره به کانالها و معابر خطرناک و لزوم نرده گذاری و لایروبی آنها به هزینه های میلیاردی اشاره دارند!!!! که بیان کننده علم و آگاهی شورای محترم شهر از وضعیت عمومی شهر رامسر می باشد.
ولی بنا به اعتراف و تایید سخنگوی محترم ، در جایی که شهر رامسر از زیر ساخت های ابتدایی اما تاثیر گذار در امنیت ، آسایش، آرامش و تسهیلات شهری مردم خود همچون آسفالت ، نرده گذاری ، درپوش گذاری نهرها ، نوارکشی و نظارت دائمی بر نقاط خطرناک ، خیابانها و معابر سالم و بدون چاله و دست انداز، ، پارک عمومی و پارک کودک و آب شرب بهداشتی و.... محروم می باشد ، چه ضرورتی به صرف هزینه برای نصب پارکومتر و یا بعضی هزینه های غیر ضرور می باشد؟؟؟؟
  آیا تناسب توسعه ابنیه ها و مراکز خرید و گردشگری با توسعه و زیرساختهای شهری رعایت شده است ؟؟؟ چه تغییری در وضعیت عمومی شهر، عبور مرور و بازگشایی گره های ترافیکی و مراکز عمومی تفریحی و ورزشی ، پارک کودک و....ایجاد شده است ؟؟؟؟ شهرداری تا چه اندازه به مفاد قانون شهرداری ماده 55 (مطابق با كتاب قانون و آيين نامه هاي شهرداري اهم فعاليتهاي شهرداري) عمل نموده است؟؟؟ کدامیک از برنامه های کلان و چشم انداز رامسر ، GIS  ویا ICZM (اشاره شده در سایت شهرداری ) اجرایی شده است؟؟؟ با توجه به هزینه های بسیار زیاد مجموعه شهرداری ، این نهاد چه برنامه ای برای کاهش کارکنان شهرداری و بالابردن کیفیت مدیریت شهری دارد؟؟
4-    برادران عزیز : شما از فرزندان همین شهر و دیارید و با رای و اعتماد همین مردم در آن مسند قرار گرفته اید و هر گونه خدمات و خطاهای شما در تاریخ این شهر ماندگار خواهد شد و چه خوب است که به قول ها و شعارهای انتخاباتی خود رجوع کرده و آنگونه عمل نمایید که به عنوان خدومی پرتلاش و دلسوز از شما یاد شود. و پسندیده تر این بود که چنانچه اشکالی متوجه شماست ، به جای خدایی ناکرده توجیه و توزیع تقصیرات، با عذرخواهی آن را جبران نمایید که برای مردم بزرگوار ما مقبول تر است.
5-    در پایان باز یاد آور می شوم که از تمام توان علمی و تخصصی شهر - بدون تعصب گروهی ، حزبی و سلیقه ای – بهره گیری نمایید و در خصوص بحران و بلایای طبیعی و غیر طبیعی ، برنامه ای مدون و پایدار را طرح ریزی و به امر نظارت نیز توجه ویژه ای معطوف نمایید.

خداوند به همه خدمتگذاران صدیق و پرتلاش عمر باعزت و کرامت عنایت فرماید.
احمد مین باشی – دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه ریزی گردشگری
09/09/1393 رامسر

میلاد منجی عالم بشریت بر مسلمین جهان مبارک باد

مجموعه اشعار در باره امام زمان (عج)
تمناى وصال
شاعر : محمد بن‏ حسين عاملى (شيخ بهائى)

تاکى به تمناى وصال تو يگانه

اشکم شود، از هر مژه چون سيل روانه

خواهد به سر آيد، شب هجران تو يانه؟

اى تير غمت را دل عشاق نشانه

جمعى به تو مشغول و تو غايب ز ميانه

رفتم به در صومعه‌ى عابد و زاهد

ديدم همه را پيش رخت، راکع و ساجد

در ميکده، رهبانم و در صومعه، عابد

گه معتکف ديرم و گه ساکن مسجد

يعنى که تو را مى طلبم خانه به خانه

روزى که برفتند حريفان پى هر کار

زاهد سوى مسجد شد و من جانب خمار

من يار طلب کردم و او جلوه‌گه يار

حاجى به ره کعبه و من طالب ديدار

او خانه همى جويد و من صاحب خانه

هر در که زنم، صاحب آن خانه تويى تو

هر جا که روم،پرتو کاشانه تويى تو

در ميکده و دير که جانانه تويى تو

مقصود من از کعبه و بتخانه تويى تو

مقصود تويي، کعبه و بتخانه بهانه

بلبل به چمن، زان گل رخسار نشان ديد

پروانه در آتش شد و اسرار عيان ديد

عارف صفت روى تو در پير و جوان ديد

يعنى همه جا عکس رخ يار توان ديد

ديوانه منم، من که روم خانه به خانه

عاقل، به قوانين خرد، راه تو پويد

ديوانه، برون از همه، آيين تو جويد

تا غنچه‌ى بشکفته‌ى اين باغ که بويد

هر کس به زباني، صفت حمد تو گويد

بلبل به غزلخوانى و قمرى به ترانه

بيچاره بهايى که دلش زار غم توست

هر چند که عاصى است، زخيل خدم توست

اميد وى از عاطفت دم به دم توست

تقصير خيالى به اميد کرم توست

يعنى که گنه را به از اين نيست بهانه

وقتی همه آرزوها باد هوا میشه....

قامتم از سختی روزگار خم نشد،ازدشمنی های گاه و بی گاه بیگانگان قوز نیاوردم، از حصر  دشمن نیز واهمه ای ندارم، فریادم از سازندگیهای مجلل و پرخرج و داستانهای آقازاده هاو ولخرجی های اصلاحات و انواع رانت های تمام نشدنی و فهرست های بی عدالتی مانده در جیب عدالت خواه اصول گرا و فرار معاش دیروز و امروز و فردای ما ست.
  دلم از دنیا نگرفته است و پر است از بی مهری های سازنده ی سازندگی که آشنا بود و هرچه با دوست کرد آن آشنا کرد...، از سردار اصلاحات که شهردار شهر آشوب شد و از عدالت مانده در جیب و خانه نشینی ده روزه و حرمت شکنی های اصولی....! ،از فتنه و فتنه گری و  فتنه گران و جریان های انحرافی ، از "من" هایی که نمی خواهند "ما" شوند و بارهایی که بارشترانند و هی می روند و هی می روند و نمی خواهند تمام شوند.
  اگر کاری شد برای راست قامتی ما ، به لطف وجود لاله ها و شمیم باغبان دیروز بودو  صلابت و پایداری ناخدای امروز، که اگرکج روی ها نبود، اگر بی توجهی ها و بی مهری ها نبود ، دنیای ما آنی بود که باغبان با تمام وجود آشکار و پنهان در گوش و منظر صاحبان شعارهای رنگارنگ و زیبا نجوا کرده بود و اوضاع و احوال ما آنی می شد که ناخدا  بارها و بارها  و در هر فرصتی و در همه زمانها و در گوشهای آنها ، هرآنچه شرط هدایت بود تفسیر کرد .
  امروز کلیدها ، امید ما را هدف گرفته اند و به نقطه پایان زندگی دست گذاشته اند. آیا اینبار نیز تدبیرها در جیب ها می ماند و یا باز هم خرج از دخل افزوننترخواهد شد و داستان میلیاردهای برباد رفته در مسیر اعتدال تکرار...، و یا اصول اصلاحات فراموش می شود و مردم قربانی بازی های چپ وراستی و شاهد نمایش های طنز حزبی و گروهی ...!
  باغبان و لاله ها ما را نظاره می کنند ، ناخدا راه و چاه را نشان می دهد ، طوفان را می شناسد و می شناساند ، از گردبادها واهمه ای ندارد. شمارا به خدا بیایید با ناخدا همراه شوید، ناخدا را خسته نکنید. چرا " این عمار " ناخدا را نمی شنوید؟
  باغبان در خاطرم جاودان شده است و طاقتم رو به انتهاست ، دیگر نای دیدن چروک های خسته ناخدا را ندارم، امید من در سلامتی ناخدای کشتی  گرفتار در طوفان و گردباد است. صلابت وراستی قامت من در سلامتی وراست قامتی ناخداست...، دیگر قرآن سر نیزه کردن بس است...
  ای صاحبان شعار بیایید باردیگر صحیفه نور را مرورکنید ، بیایید فریاد خاموش ناخدا را گوش کنید ،از دوران سازندگی و اصلاحات و عدالت محوری ها عبرت بگیرید،بیایید کلیدها را با رمز ناخدا بچرخانید. بیایید تدبیرها را با تدبیر باغبان کشت و برداشت کنید. امید را ناخدا تبیین کرده است ، راه را باغبان تدوین کرده است ، گوش هایمان پراز حرفهای تکراری است ، در این روزگار سخن سعدی هم شنیدنی است:
ایهاالناس جهان جای تن آسانی نیست              مرد دانا، به جهان داشتن ارزانی نیست

خفتگان را چه خبر زمزمهٔ مرغ سحر؟                حیوان را خبر از عالم انسانی نیست

داروی تربیت از پیر طریقت بستان                      کادمی را بتر از علت نادانی نیست

روی اگر چند پری چهره و زیبا باشد                    نتوان دید در آیینه که نورانی نیست

شب مردان خدا روز جهان افروزست                 روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست

پنجهٔ دیو به بازوی ریاضت بشکن                       کاین به سرپنجگی ظاهر جسمانی نیست

طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی         صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست

حذر از پیروی نفس که در راه خدای                   مردم افکن‌تر ازین غول بیابانی نیست

عالم و عابد و صوفی همه طفلان رهند              مرد اگر هست بجز عارف ربانی نیست

با تو ترسم نکند شاهد روحانی روی                   کالتماس تو بجز راحت نفسانی نیست

خانه پرگندم و یک جو نفرستاده به گور              برگ مرگت چو غم برگ زمستانی نیست

ببری مال مسلمان و چو مالت ببرند                  بانگ و فریاد برآری که مسلمانی نیست

آخری نیست تمنای سر و سامان را               سر و سامان به از بی سر و سامانی نیست

آن کس از دزد بترسد که متاعی دارد               عارفان جمع بکردند و پریشانی نیست

وانکه را خیمه به صحرای فراغت زده‌اند           گر جهان زلزله گیرد غم ویرانی نیست

یک نصیحت ز سر صدق جهانی ارزد                مشنو ار در سخنم فایده دو جهانی نیست

حاصل عمر تلف کرده و ایام به لغو                   گذرانیده، بجز حیف و پشیمانی نیست

سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی               به عمل کار برآید به سخندانی نیست

تا به خرمن برسد کشت امیدی که تراست         چارهٔ کار بجز دیدهٔ بارانی نیست

گر گدایی کنی از درگه او کن باری                     که گدایان درش را سر سلطانی نیست

یارب از نیست به هست آمدهٔ صنع توایم             وانچه هست از نظر علم تو پنهانی نیست

گر برانی و گرم بندهٔ مخلص خوانی                    روی نومیدیم از حضرت سلطانی نیست

ناامید از در لطف تو کجا شاید رفت؟                    تو ببخشای که درگاه تو را ثانی نیست

دست حسرت گزی ار یک درمت فوت شود         هیچت از عمر تلف کرده پشیمانی نیست


  آنروز همه آمدند و رفتند و تنها باغبان بود که نگذاشت باغ را خشکی بگیرد و امروز که این می رود و آن می آید ، تنها ناخدای تنهاست که مراقب طوفانهاست...
   
   همچنان آرزوهایم را در بادکنک ها فوت می کنم تا لقمه نانی شود برای سفره زندگیمان و هرروز در کنار خاک و گچ و آهن های مجلل آنچنانی و گاری های تجمل گرایی، بردوش می کشم سبد کالای بی نیازی ام را ، تا از منت صاحبان زر و زور دور باشم و امیدوار به نان بازوی خود.
   تا شاید اینبار تدبیر راه را بر شتر ها و بارها  ببندد و اعتدال ، امید را  پر و بالی بدهد و مردم درکمال آرامش و اقتدار و عزت و سرافرازی ، زندگی ی را رقم بزنند که شایسته و لایق آن بوده و هستند.
احمد مین باشی – کارشناس لجستیک ، زبان وادبیات روس 15/01/93

روز مادر بر مادران ایران زمین مبارک باد....

به یاد آر چشمانی را كه بر تو نگران بودند
به یاد آر دستانی را كه شب ها با نوازش های خود دردهای تو را تسكین می دادند
به یاد آر دلی را كه به خاطر تو زخم ها خورده است
آن هنگام زانو بر زمین بگذار و موهبت مادر را سپاس دار ...

    بیستم جمادی الثانی هر سال، روزی پر از خاطره و معنویت است؛ خاطراتی شیرین از مادران مهربان ، فرزندان با محبت و همسران با وفا ؛ این روز به یُمن ِ زاد روز بانوی نمونه اسلام ، فاطمه زهرا ( سلام الله علیها) ، روز مادر نام گرفته است ؛ بانویی كه گل سرسبد تمام بانوان عالم است ؛ تنها زنی كه پدرش معصوم ، شوهرش معصوم و خودش نیز معصوم بوده و پیامبر گرامی اسلام (ص) به او لقب " اُم ابیها "  داده است ، یعنی زنی كه برای پدرش همچون مادر بود.

    اگرچه دوران زندگی حضرت زهرا (س) كوتاه بود اما زندگانی پر بركت و درخشان وی ، آن بانوی بزرگوار را به الگویی بی نظیر برای تمام زنان عالم در طول تاریخ مبدل ساخته است؛ زنی كه كودكی اش را در خانه شخص اول اسلام – پیغمبر اكرم (ص) – و دوران بچه داری را در خانه دومین شخصیت ممتاز اسلام –علی (ع) – گذراند و دو امام معصوم - امام حسن (ع) و امام حسین (ع) - ،  و دو دختر فداكار و شجاع - زینب و ام كلثوم - را به جامعه تحویل داد.

نمایش پوشش های برتر اسلامی در شهر قازان روسیه

  
    به رغم تبلیغات و هجوم همه جانبه فرهنگی علیه اسلام و خصوصا حجاب اسلامی ، گرایش زنان به اسلام و پوشش اسلامی رو به افزایش است و در همین خصوص نمایشگاه های متعددی در کشور های مختلف به همین منظور برپا می گردد.
   یکی از این جشنواره ها،جشنواره بین المللی مد و لباس زنانه اسلامی به عنوان Islamic clothes می باشد که در شهر قازان پایتخت جمهوری تاتارستان روسیه برگزار شد.

































در چهارچوب این جشنواره نمایش کلکسیون های مختلف و کنکور طراحان لباس ترتیب داده شد.

بیش از 50 مدلساز و استودیوی طراحی لباس درخواست شرکت در این جشنواره را ارائه دادند.

بعضی از مدل ها در خارج از مسابقه اصلی در جشنواره قازان به نمایش گذاشته شده اند.






جایگاه زنان در جمهوری اسلامی ایران


     شما نگاه کنید و ببینید که تعداد محصّلین و دانشجویان زن - دختران تحصیل کننده در مراکز عالى - امروز در ایران بیشتر است یا در دوران حکومت طواغیت بیشتر بود؟ تعداد دانشجویانِ دخترِ برجسته و داراى نمره اوّل در تحصیلات، امروز بیشتر است یا در آن زمان بیشتر بود؟ عده زنانى که در مراکز پزشکى و درمانى و در مراکز گوناگون علمى در این کشور مشغول کار و تحقیق هستند، امروز بیشتر است یا آن روز؟ عده زنانى که در صحنه سیاست کشور و در عرصه‌هاى مجامع بین‌المللى حضور قدرتمند پیدا مى‌کنند و در آن‌جا از حقوق و نظرات این کشور و این ملت - که کشور خود و ملت خودشان است - دفاع مى‌کنند، امروز بیشتر است یا آن روز بیشتر بود؟ مى‌بینید که امروز بیشتر است.

خطبه این عمار ولایت...

"ای مردم در روزگاری کینه توز و پر از ناسپاسی و کفران نعمت ها صبح کرده ایم ، نیکوکار بدکار به شمار می آید و ستمگر بر تجاوز و سرکشی خود می افزاید . نه از آنچه میدانیم بهره میگیریم و نه از آنچه نمیدانیم می پرسیم و نه از حادثه مهمی که بر ما فرود می آید می ترسیم .

در این روزگاران مردم چهار دسته هستند :

1. گروهی اگر دست به فساد نمیزنند برای این است که روحشان ناتوان و شیمشیرشان کند و امکانات مالی در اختیار ندارند .

2.گروهی دیگر آنان که شمشیر کشیده و شر و فسادشان را آشکار کرده اند ، لشکرهای پیاده و سواره ی خود را گردآورده و خود آماده کشتا دیگرانند . اینان دین را برای بدست آوردن مال دنیا تباه کردند که یا رییس شوند یا فرمانده و یا به منبری رفته و خطبه بخوانند .

3.گروهی دیگر با اعمال آخرت دنیا را طلب میکنند ،خود را متواضع جلوه میدهند . گام های را ریاکارانه و کوتاه برمیدارند و خود را همانند مومنان واقعی می نمایانند و پوشش الهی را وسیله نفاق و دورویی و دنیا طلبی خود قرار میدهند .

4.برخی با پستی و ذلت از بدست آوردن قدرت محروم مانده اند و خود را به زیور قناعت آراسته و لباس زهد پوشیده اند اینان هیچوقت از زاهدان راستین نبوده اند !

در این میان گروهی اندک مانده اند که یاد قیامت چشم هایشان را بر همه چیز بسته ، برخی از آنها از جامعه رانده شده و تنها زندگی میکنند و برخی دیگر ترسان و سرکوب شده اند ، برخی مخلصانه همچنان مردم را به سوی خدا دعوت میکنند و بعضی دیگر گریان از اینکه تقیه و خویشتن داری آنان را از چشم مردم انداخته است ، اینها دهن هایشان بسته و قلب هایشان مجروح است ، آنقدر نصیحت کرده اند که خسته شده اند از بس سرکوب شده اند ناتوانند و چندان که کشته داده اند انگشت شمارند . "
در چنین شرایطی هستش وضعیت جامعه در حکومت امام علی (ع) .... همونوقتی که امام فریاد میزدند " این عمار؟؟؟ "

رئیس جمهور از منظر مقام معظم رهبری.....

مستضعفین بیشتر باید مورد توجه مسئولان باشند

وقتى مى‌گوییم «مردم»، منظور همه طبقات مردمند؛ لیکن بدیهى است کسانى از مردم باید بیشتر مورد توجّه قرار گیرند که بیشتر مورد محرومیت قرار گرفته‌اند؛ لذا امام دائماً روى طبقات محروم و پابرهنگان کشور تکیه مى‌کردند. این فریب است که کسى ادعا کند براى مردم کار مى‌کند؛ اما در عمل، کار او براى طبقات مرفّه باشد، نه براى طبقات مستضعف و محروم. نه این‌که نباید براى طبقات مرفّه کار کرد؛ آنها هم از حقوق عمومى کشور باید بهره‌مند شوند؛ اما به آن کسى که محرومیت دارد و دستش از حقوق خود خالى مانده است، باید بیشترِ توجّه و همّت و تلاش را اختصاص داد. لذا امام به طور دائم بر حقوق مستضعفان و محرومان و پابرهنگان تکیه مى‌کرد. عملاً هم در تمام مدت پیروزى انقلاب تا امروز و قبل از آن، کسانى که بیش از همه سینه سپر کردند، از نظام دفاع کردند، سختیهاى نظام را به جان خریدند و در مقابل دشمنان ایستادند، طبقات محروم و پابرهنه و مستضعفان جامعه بوده‌اند. اینها باید بیش از دیگران مورد توجّه قرار گیرند.

بیانات در مراسم سالگرد رحلت امام خمینی(ره). 14 خرداد 80

اصلح یعنی کسی که برای ریشه کنی فقر و فساد عزم جدی داشته باشد

اصلح یعنى چه کسى؟ یعنى کسى که همین هدف‌ها را دنبال کند؛ یعنى کسى که همین دردها را بداند و حس کند؛ یعنى کسى که براى ریشه‌کنى فقر و فساد عزم جدى داشته باشد؛ یعنى کسى که به حال قشرهاى محروم و مستضعف دل بسوزاند. اصلح کسى است که هم به ترقى و پیشرفت کشور و توسعه‌ى اقتصادى و غیراقتصادى بیندیشد؛ هم زیر توهمات مربوط به توسعه، آن‌چنان محو و مات نشود که از یاد قشرهاى مظلوم و ضعیف غافل بماند. اصلح کسى است که به فکر معیشت مردم، دین مردم، فرهنگ مردم و دنیا و آخرت مردم باشد. اصلح کسى است که بتواند این بارِ عظیم را بر دوش بگیرد؛ هر کسى نمى‌تواند این بار را بر دوش بگیرد؛ نشاط و حوصله و همت و قدرتِ لازم و هوشمندى لازم دارد. البته هر کس صلاحیتش در مراکز قانونى تأیید شود، صالح است؛ اما باید در بین صالح‌ها گشت و صالح‌تر را پیدا و او را انتخاب کرد. این، هنر شما مردم است.

بیانات در دیدار مردم شهرستان جیرفت 17 اردیبهشت 84

مردم از دعواهاى سیاسى و من خوبم و تو بدى خسته‌اند/ به مستضعفین توجه شود

مردم از دعواهاى سیاسى و اختلافات سیاسى و من خوبم و تو بدى خسته‌اند؛ مردم این چیزها را دوست نمى‌دارند. در کشور کارهاى زیادى هست که باید انجام بگیرد؛ کارهاى زیادى هم انجام گرفته است. مشکلات فراوانى وجود دارد که باید برطرف شود؛ گره‌هایى هست که باید باز شود. در کشور باید فساد ریشه‌کن شود؛ تبعیض نباشد؛ به طبقه‌ى مستضعف و محروم - بخصوص مستضعفینِ بى‌دست و پا - به‌طور ویژه توجه شود؛ اینها وظایف اسلامى ماست؛ وظایفى است که قانون اساسى بر دوش همه‌ى مسئولان کشور گذاشته است؛ هیچ‌کس نمى‌تواند خود را از این کارها برکنار بدارد. دعواهاى لفظى، شعارهاى لفاظى‌گونه، اسم از مفاهیم مبهم و بى‌سروته آوردن، مشکل مردم را حل نمى‌کند؛ مردم احتیاج دارند به این‌که در میدان عمل و کار، با لجن‌هایى که نمى‌گذارد این دریاچه‌ى مصفا طراوت لازم را داشته باشد، مبارزه شود. کسى که سر کار مى‌آید - هر کس باشد، هر شعارى داده باشد، هر حرفى در مقام ادعا به مردم زده باشد - اولین وظیفه‌اش این است که براى گره‌گشایى مشکلات مردم آستین همت بالا بزند؛ همکاران خودش را از کسانى که مؤمن به حق مردم و مؤمن به کارآیى نظام جمهورى اسلامى هستند، انتخاب کند؛ وارد میدان عمل شود و براى مردم کار کند.

بیانات‌ در دیدار اقشار مختلف مردم‌ 25 خرداد 84

رییس جمهور دور از فساد ، اسراف، اشرافی گری و تجمل باشد

من نسبت به شخص، هیچ‌گونه نظرى ابراز نمیکنم؛ اما شاخصهائى وجود دارد. بهترین، آن کسى است که درد کشور را بفهمد، درد مردم را بداند، با مردم یگانه و صمیمى باشد، از فساد دور باشد، دنبال اشرافیگرى خودش نباشد. آفت بزرگ ما اشرافیگرى و تجمل‌پرستى است؛ فلان مسئول اگر اهل تجمل و اشرافیگرى باشد، مردم را به سمت اشرافیگرى و به سمت اسراف سوق خواهد داد... یکى از اساسى‌ترین کارها براى اینکه ما جلوى اسراف را بگیریم این است که مسئولین کشور، خودشان، کسانشان، نزدیکانشان و وابستگانشان، اهل اسراف و اهل اشرافیگرى نباشند. .. اولین کار این است که ما مسئولین کشور را، افرادى انتخاب کنیم که مردمى باشند، ساده‌زیست باشند، درد مردم را بدانند و خودشان از درد مردم احساس درد کنند. این هم به نظر من شاخص مهمى است. آگاهانه بگردید؛ برسید؛ و به آنچه که رسیدید و تشخیص دادید، با قصد قربت اقدام کنید؛ با قصد قربت پاى صندوق انتخابات بروید و خداى متعال اجر خواهد داد.

بیانات در جمع مردم استان کردستان‌ در میدان آزادى سنندج‌ . 22 اردیبهشت 88

'گناهان هفته...

صدای انفجار آمد و سنگر رفت هــــــوا

هر چه صدایش زدیم جواب نداد.رفتیم جلو سرش پر از ترکش شده بود

جیب هایش را خالی کردیم. یک کاغذ جالب تویش پیدا کردیم

گناهان هفته :

شنبه : احساس غرور از گل زدن به طرف مقابل

یکشنبه: زود تمام کردن نماز شب

دوشنبه : فراموش کردن سجده شکر یومیه

سه شنبه: شب بدون وضو خوابیدن

چهارشنبه: در جمع با صدای بلند خندیدن

پنج شنبه: پیش دستی فرمانده در سلام کردن

جمعه: تمام نکردن صلواتهای مخصوص جمعه

-----------------------------------------------------------------------

ای مردمان رد شده از هفت شهر عشق
رحمی به ساکنین خم کوچه ها کنید
کوچیده اید مگرصبرتان کجاست
من میرسم ،بخدا پا به پا کنید
یک کوله بار حادثه و کوره راه عمر
باید عبور کرد برایم دعا کنید

تبریک سال نو.....

  ضمن عرض تسلیت بمناسبت ایام فاطمیه و ماتم عزای اهل بیت عصمت و طهارت ، سال نو را نیز به مردم خوب دیار سبزی و صفا و صمیمیت، شهر رامسر تبریک عرض می نمایم.

متن کامل سیاست هاي کلی ابلاغی از سوي مقام معظم رهبري در بخش هاي شهرسازي و مسکن

متن کامل سیاست هاي کلی ابلاغی از سوي مقام معظم رهبري در بخش هاي شهرسازي و مسکن به شرح زیراست:
1- مکان یابی توسعه شهرها در چارچوب طرح آمایش سرزمینی و بر اساس استعدادهاي اقتصادي و با رعایت معیارهاي زیست محیطی و مراقبت از منابع آب و خاك کشاورزي، و ایمنی در مقابل سوانح طبیعی و امکان استفاده از زیرساخ تها و شبکه شهري.
2- تعیین ابعاد کالبدي شهرها در گسترش افقی و عمودي با تاکید بر هویت ایرانی-اسلامی و با رعایت
ملاحظات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادي، امنیتی، حقوق همسایگی و امکانات زیربنایی و الزامات زیست محیطی و اقلیمی.
3- هماهنگ سازي مقررات و ایجاد هماهنگی در نظام مدیریت تهیه، تصویب و اجراي طر حهاي توسعه وعمران شهري و روستایی.
4- تأمین منابع پایدار براي توسعه و عمران و مدیریت شهري و روستایی با تاکید بر نظام درآمد - هزین هاي و در چارچوب طر حهاي مصوب.
5- حفظ هویت تاریخی در توسعه موزون شهر و روستا با احیاء باف تهاي تاریخی و بهسازي یا نوسازي دیگر باف تهاي قدیمی.
6- جلوگیري از گسترش حاشی هنشینی در شهرها و ساماندهی باف تهاي حاشی هاي و نامناسب موجود.
7- تقویت و کارآمد کردن نظام مهندسی.
8- ایمن سازي و مقاو مسازي محیط شهري و روستایی.
9- رعایت هویت تاریخی و معنوي شهرها در توسعه و بهسازي محیط شهري بویژه شهرهایی از قبیل قم و مشهد.
10- سطح بندي شهرهاي کشور و جلوگیري از افزایش و گسترش بی رویه کلان شهرها.
11- رعایت نیاز و آسایش جانبازان و معلولان در طراحی فضاي شهري و اماکن عمومی.
سیاستهاي کلی نظام در امور مسکن:
1- مدیریت زمین براي تامین مسکن و توسعه شهر و روستا در چارچوب استعداد اراضی و سیاستها و ضوابط شهرسازي و طرحهاي توسعه و عمران کشور و ایجاد و توسعه شهرهاي جدید.
2- احیاي بافت هاي فرسوده شهري و روستایی از طریق روش هاي کارآمد.
3- برنامه ریزي دولت در جهت تامین مسکن گروه هاي کم درآمد و نیازمند و حمایت از ایجاد و تقویت موسسات خیریه و ابتکارهاي مردمی براي تامین مسکن اقشار محروم.
4- برنامه ریزي جامع براي بهبود وضعیت مسکن روستایی با اولویت مناطق آسیبپذیر از سوانح طبیعی ومتناسب با ویژگیهاي بومی.
5- ایجاد و اصلاح نظام مالیاتها و ایجاد بانک اطلاعاتی زمین و مسکن.
6- حمایت از تولید حرفه اي، انبوه و صنعتی مسکن.
7- اجباري کردن استانداردهاي ساخت و ساز مقررات ملی ساختمان و طرح هاي صرفه جوئی انرژي.
8- رعایت ارزشهاي فرهنگی و حفظ حرمت و منزلت خانواده در معماري مسکن.
9- تقویت پژوهش و ارتقاء سطح دانش علمی در حوزه مسکن.

مقدمه متن سند راهبردي ساماندهی و توانمندسازي نواحی نابسامان شهري در ایران

در این سند راهبردها و سیاست هاي دولت جمهوري اسلامی در زمینه ساماندهی و توانمندسازي نواحی نابسامان شهري مطرح شده است. نظر به این که در اصول مختلف قانون اساسی و سند "چشم انداز جمهوري اسلامی ایران درسال 1404 "، دستیابی به عدالت اجتماعی مورد تاکید قرار گرفته و مبارزه با فقر ومحرومیت از اولویت هاي دولت است، کم توجهی به سرنوشت حدود یک سوم از شهرنشینان کشور که ازمسکن نامناسب، کمبود خدمات و زیرساخت هاي شهري و فقدان محیط اجتماعی سالم رنج می برند و با فقر نسبی و بیکاري گسترده دست به گریبانند، فاقد هر گونه توجیه منطقی است.
به همین دلیل دولت جمهوري اسلامی با تشکیل شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازي شهري گام هاي معینی در جهت بهسازي و نوسازي شهري برداشته است. تجارب گرانبهاي بیش از یک دهه فعالیت مستمردر این حوزه بیانگر آن است که بدون شناخت علل پیدایش و گسترش نواحی نابسامان شهري و اتخاذ تدابیرو اقدامات پیشگیرانه نمی توان صرفا با تاکید بر تدابیر و اقدامات مربوط به بهسازي و نوسازي براي این مسئله پیچیده راه حل ارائه داد.
ضمنا از آنجا که بهسازي و نوسازي شهري مستلزم اتخاذ سیاست ها ي چندوجهی در حوزه عمران شهري،خدمات شهري، مسکن شهري و ارایه خدمات اجتماعی و اقتصادي به ساکنان این نواحی است، انجام این وظیفه از عهده یک دستگاه دولتی به تنهایی بر نمی آید و پیشبرد آن در مقیاس بزرگ و موثر مستلزم تعهد مشترك و هماهنگ مجموعه دستگاه هاي دولتی و شهرداري ها در حوزه هاي ذیربط در سطوح ملی، استانی و محلی است. به همین جهت در این سند تکالیف کنشگران بخش عمومی مشخص شده و به منظور تضمین هماهنگی و همکاري میان آنها، برقراري ساز و کارهاي مناسب مورد توجه قرار گرفته است.
نکته در خور توجه دیگري که در گذشته تا حدي مغفول مانده این است که بهسازي و نوسازي شهري بنابرماهیت آن در تلاقیگاه حوزه عمومی و خصوصی قرار می گیرد. بدین معنی که دسترسی به سکونتگاه مناسب در شهر اساسا بدون دسترسی به زیر ساخت ها و خدمات شهري مناسب و امنیت اجتماعی و شغلی امکانپذیر نیست. چنانچه ساکنان این نواحی سرمایه اجتماعی و اقتصادي خود را که همان روحیه همکاري اجتماعی، ابتکار شخصی و سایر دارایی ها (به صورت زمین، حق سرقفلی و دارایی هاي نقدي و غیر نقدي) است به میان نیاورند، اقدامات دستگاه هاي دولتی در این زمینه عقیم خواهد ماند. از این رو، در این سندمشارکت اجتماعی و مالی مردم و بخش خصوصی جایگاه رفیعی یافته و اقدامات دستگاه هاي دولتی اساسا
معطوف به بسترسازي(ابزارسازي،نهادسازي، ظرفیت سازي و توانمند سازي) بر اساس اولویت ها شده است.

تا جایی که به مداخله دستگاه هاي دولتی و شهرداري ها در نواحی نابسامان شهري مربوط می شود باید گفت که این مداخلات را می توان به دو دسته مداخلات نرم و سخت تقسیم کرد. مداخلات نرم، بنا بر
ماهیت خود از جنس تدابیر مدیریتی و اقدامات اجتماعی،اقتصادي و فرهنگی است و به تخصیص منابع مالی هنگفت نیاز ندارد. بستر سازي ،تامین خدمات اجتماعی، کمک به ارتقاي درآمد و کاهش بیکاري در نواحی نابسامان، تسهیل سرمایه گذاري بخش خصوصی و مالکان خرده پا از طریق ارایه تسهیلات بانکی ارزان قیمت، اعطاي مشوق هاي مالی، و ساده سازي مراحل صدور جواز ساختمانی از آن جمله است. این نوع مداخلات را می توان در همه نواحی نابسامان عملی کرد.
اما مداخلات سخت یا کالبدي که تعریض معابر و خیابان ها، تامین زیر ساخت هاي فیزیکی و ارتقاء وتوسعه فضاهاي عمومی در نواحی نابسامان شهري را شامل می شود، ماهیتا سرمایه بر و زمان بر است. دراین نوع مداخلات نیز سیاست دولت این است که اولا به دلیل محدودیت منابع مالی دولت و شهرداري ها دخالت ها گزینشی باشد و صرفا در نواحی داراي اولویت سازماندهی و اجرا شود؛ ثانیا در نواحی هدف نیزشدت مداخله به حدي نباشد که موجب تخریب گسترده بافت و از هم گسیختن حیات اجتماعی و اقتصادي ساکنان آن شود.
با توجه به رویکردهاي دولت به شرحی که گذشت، هدف از تنظیم و تصویب این سند هماهنگ کردن و
همسو کردن رویکردها، راهبردها، سیاست ها، برنامه ها و اقدامات دستگاه هاي ذیربط در سطوح ملی،
استانی و محلی در این حوزه است. به همین دلیل رعایت مندرجات و توصیه هاي این سند براي کلیه این دستگاه ها الزام آور خواهد بود.
این سند حاوي راهبردها، سیاست ها، نظام انگیزش هاي مالی، چارچوب هاي قانونی و بسترهاي نهادي ناظر بر ساماندهی و توانمندسازي نواحی نابسامان شهري در قالب دو دسته تدابیر پیشگیرانه و تدابیر مربوط به فرایند ساماندهی و توانمندسازي این نواحی است.
چون در این سند وظایف و مناسبات دستگاه هاي مختلف بخش دولتی/عمومی در امر ساماندهی و
توانمندسازي نواحی نابسامان شهري مشخص شده است، سند ماهیت فرابخشی و خصلت ملی دارد. افق زمانی سند نیز به تبع ماهیت راهبردي آن بلند مدت خواهد بود.
این سند توسط وزارت مسکن و شهرسازي تهیه و پس از هماهنگی با وزارت کشور و سازمان میراث
فرهنگی، صنایع دستی و گردشگري به استناد اصل 138 قانون اساسی، به هیات محترم دولت ارایه شده و در تاریخ ................ به تصویب رسیده است. بدیهی است در صورت نیاز، به منظور فراهم آوردن بسترهاي نهادي و قانونی لازم، لوایح و مقررات و ضوابط اجرایی آن در ظرف زمانی تعیین شده در این سند تهیه و براي تصویب به مراجع قانونگذاري و ذیربط ارایه خواهد شد.
1. طرح مساله محدوده هاي نیازمند بهسازي و نوسازي واقع در نواحی تاریخی شهرها، پهنه هاي نابسامان میانی شهرها که حاصل ساخت و سازهاي دهه هاي اخیرند، پهنه هاي شهري با پیشینه روستایی که در اثر گسترش بی رویه شهرها در عرصه کنونی شهر ادغام شده اند و سکونتگاه هاي غیررسمی که در محدوده شهرها قرار دارند، در این سند"نواحی نابسامان شهري" نامیده می شوند. مساحت این نواحی فقط بر حسب سه معیار ناپایداري بنا، نفوذ ناپذیري ناحیه و ریزدانگی قطعات زمین، در حدود یک پنجم تا یک چهارم مساحت دایر شهرها با جمعیتی در حدود 36 درصد جمعیت کنونی شهري برآورد می شود. در این نواحی:
- درآمد ساکنان عموما کمتر از میانگین شهر و نرخ بیکاري نیروي کار بالاتر از آن است؛
- واحدهاي مسکونی غالبا کم دوام اند و تراکم نفر در واحد مسکونی بالاتر از میانگین شهري است؛
- میزان برخورداري ساکنان از خدمات و زیرساخت هاي شهري رضایت بخش نیست؛
- زوال اجتماعی به صورت امنیت ناکافی و بالا بودن ناهنجاري هاي اجتماعی نسبت به میانگین شهري مشهود است؛
- در برخی نواحی قدیمی مرکز شهرها افزون بر فرسودگی کالبدي شاهد زوال اقتصادي و افزایش مشکلات زیست محیطی نیز هستیم.
روند کنونی نشانگر آن است که چنانچه تدابیر پیشگیرانه به کار بسته نشود و اقدامات دولت و شهرداري
ها در زمینه بهسازي و نوسازي شهري نیز همچون گذشته در مقیاس محدود و بدون توجه به ابعاد
اجتماعی، اقتصادي و زیست محیطی مساله باقی بماند، در دراز مدت به تناسب رشد جمعیت شهري کشور، شاهد رشد این نواحی و بغرنج تر شدن مسائل آنها خواهیم بود.
علل پیدایش وضعیت کنونی و گسترش نواحی نابسامان شهري کشور را می توان در سه گروه عوامل مرتبط زیر خلاصه نمود:

گروه نخست برآمده از روند رشد شتابان جمعیت شهري کشور طی پنج دهۀ اخیر و عقب ماندگی رشد
اقتصاد ملی و عدالت توزیعی نسبت به این روند است که موجب نرخ بالاي بیکاري در شهرها و فقر نسبی سه دهک اول درآمدي شده است.
گروه دوم ناشی از شکست بازار زمین، بازار مستغلات شهري و بازار سرمایه در پاسخ به تقاضاي قشرهاي کم درآمد و فقیر براي سکونت در شهرها و در نتیجه گرایش آنها به اسکان غیررسمی و یا استقرار در نواحی نابسامان شهري است.
گروه سوم به رویکرد دستگاه هاي دولتی و مدیریت شهري به نواحی نابسامان شهري و ناتوانی و کم
توجهی آنها باز می گردد که به موقع برون رفت از دور باطل فقر اجتماعی -اقتصادي و فرسودگی کالبدي را
چاره اندیشی ننموده و با تاکید بر توسعه نواحی جدید و وضع ضوابط و مقرراتی فراتر از توان مالی بخش
هایی از جمعیت، به کنار ماندن این نواحی از بهسازي دامن زده است.
یکی از اهداف مهم تدوین این سند آن است که از تکرار سیاست هایی که منجر به رشد و گسترش این
نواحی شده اند پرهیز و منابع و امکانات دستگاه هاي دولتی، شهرداري ها و بخش خصوصی، با توجه ویژه به بهبود رفاه و معیشت ساکنان ، بسیج و همسو شود. در واقع از آنجا که فقراي شهري غالبا در نواحی نابسامان سکونت دارند، عدالت اجتماعی حکم می کند که سیاست هاي دستگاه هاي دولتی و مدیریت شهري در جهت توانمندسازي آنها هدایت شود و سیاست هاي پیشگیرانه و درمانی بخش عمومی با عطف توجه به حل معضلات اقتصادي و اجتماعی فقراي شهري و بهبود دسترسی آنها به مسکن و سرپناه امن و خدمات شهري مناسب طراحی شود. شایان ذکر است که توانمندسازي فقرا و بهسازي و نوسازي نواحی نابسامان شهري ایجاب می کند که دستگاه هاي دولتی و شهرداري ها در تنظیم سیاست ها و برنامه هاي متداول خود در امور اقتصادي، اجتماعی، مسکن و عمران شهري به نواحی نابسامان شهري توجهی ویژه با رویکردي متفاوت داشته باشند.

قانون حمایت قانون حمایت از احیاء ، بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده

قانون حمایت قانون حمایت از احیاء ، بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری مصوب مجلس شورای اسلامی
ماده۱ـ به منظور ایجاد وحدت رویه در فرآیند احیاء، بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری و تعیین محدوده‌های مورد حمایت این قانون اقداماتی به شرح ذیل صورت می‌پذیرد.
ماده۲ـ اصطلاحات و تعاریفی که در این قانون به کار رفته دارای معانی ذیل است:
الف ـ بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری، مناطقی از شهر است که در طی سالیان گذشته عناصر متشکله آن اعم از تاسیسات روبنائی، زیربنائی، ابنیه، مستحدثات، خیابانها و دسترسی‌ها، دچار فرسودگی و ناکارآمدی شده و ساکنان آن از مشکلات متعدد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی رنج می‌برند.
ب ـ نقشه محدوده بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری، نقشه‌ای است که براساس شاخصهای مصوب شورای عالی شهرسازی و معماری ایران توسط وزارت مسکن و شهرسازی (سازمان عمران و بهسازی شهری ایران) و یا شهرداریها تهیه و به تصویب کمیسیونهای موضوع ماده (۵) قانون تاسیس شورای عالی شهرسازی و معماری ایران رسیده یا می‌رسد.
ج ـ طرحهای احیاء، بهسازی و نوسازی، طرحهایی هستند که در چهارچوب طرحهای توسعه شهری (اعم از جامع و تفصیلی) به منظور اجراء برنامه‌های احیاء، بهسازی و نوسازی شهری با رعایت اصول شهرسازی، فنی و معماری تهیه می‌شود. این طرحها دربرگیرنده کاربریهای جدید و موردنیاز محدوده معینی از بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری بوده و اجراء آنها متضمن تامین خدمات عمومی و زیرساخت‌های شهری از قبیل شبکه‌های دسترسی، معابر و بدنه آنها، پروژه‌های عمران و خدمات شهری، فضای سبز و غیره است که متکی بر ضوابط شهرسازی و معماری ایرانی ـ اسلامی و بومی هر منطقه می‌باشد.
د ـ سهـام پـروژه، حـق‌السهمی از ارزش کل پـروژه است که سـهم دارنـده را مشخص می‌کند.
ماده۳ـ طرحهای یادشده در بند (ج) ماده (۲) توسط وزارت مسکن و شهرسازی (سازمان عمران و بهسازی شهری ایران) و یا شهرداری‌ها تهیه و خارج از نوبت به تصویب کمیسیونهای موضوع ماده(۵) قانون تاسیس شورای عالی شهرسازی و معماری ایران می‌رسد.
ماده۴ـ مجریان طرحهای احیاء، بهسازی و نوسازی، (وزارت مسکن و شهرسازی و شهرداریها) می‌توانند قسمتی از اختیارات خود را به شرکتها و یا سازمانهای وابسته به خود و یا اشخاص حقیقی و حقوقی غیردولتی صاحب صلاحیت فنی، مالی و اجرائی واگذار نمایند. صلاحیت اشخاص حقیقی و حقوقی را وزارت مسکن و شهرسازی (سازمان عمران و بهسازی شهری ایران) تعیین می‌نماید.
ماده۵ ـ وزارت کشور (سازمان مدیریت بحران کشور) مکلف است برای جلوگیری از خسارات ناشی از حوادث غیرمترقبه در بافتهای فرسوده و ناکارآمد پیشگیری لازم را با اولویت بافتهای مذکور به‌عمل آورد.
ماده۶ ـ به منظور جلب مشارکت حداکثری مالکان و ساکنان محدوده طرحهای احیاء، بهسازی و نوسازی، حسب مورد از سوی مجری طرح، محدوده اجرائی طرحهای مصوب به نحو مطلوب و مناسب به ساکنان و مالکان اطلاع‌رسانی می‌شود و با همکاری آنها برای حصول توافق نسبت به ارزیابی و تعیین قیمت روز اراضی، ابنیه و دیگر حقوق قانونی افراد در وضعیت موجود به علاوه پانزده درصد (۱۵%) از طریق هیات سه نفره کارشناسان رسمی دادگستری (یک نفر به انتخاب مالک یا صاحب حق، یک نفر به انتخاب مجری طرح و یک نفر مرضی‌الطرفین) اقدام می‌گردد. هزینه‌های ارزیابی به عنوان جزئی از هزینه‌های اجراء پروژه محسوب شده و به عهده مجری طرح است.
ماده۷ـ در صورتی که تعدادی از مالکان املاک واقع در پروژه‌های اجرائی مصوب تمایلی به مشارکت نداشته باشند و ملک آنها مانع اجراء طرح باشد، سهم آنها براساس ارزش تقویم‌شده به عنوان قیمت پایه در صورت وجود وجه ملزم شرعی از طریق مزایده به فروش رسیده و به آنان پرداخت می‌شود. برنده مزایده به نسبت سهام مالک، در مشارکت با مجری طرح جایگزین مالک اول می‌گردد. در صورت استنکاف مالکان املاک مذکور از مشارکت و یا عدم واگذاری سهام به هر دلیل از طریق مزایده، مجری طرح باید راساً یا از طریق جلب سرمایه‌های سرمایه‌گذاران متقاضی مشارکت، نسبت به خرید یا تملک املاک مزبور اقدام نماید. در صورت مجهول‌المالک‌بودن بعضی از املاک واقع در پروژه‌های اجرائی فوق با اذن ولی‌فقیه از طریق مزایده اقدام می‌شود و وجوه حاصل در اختیار ولی‌فقیه قرار می‌گیرد تا مطابق نظر ایشان عمل شود.
تبصره۱ـ اقدامات مربوط به تملک املاک موضوع این ماده صرفاً از طریق مجری طرح و وفق احکام این قانون و همچنین احکام غیر مغایر در لایحه قانونی نحوه خرید املاک و اراضی برای اجراء برنامه‌های عمومی، عمرانی و نظامی دولت مصوب ۱۷/۱۱/۱۳۵۸ شورای انقلاب و قانون نحوه تقویم ابنیه، املاک و اراضی مورد نیاز شهرداریها مصوب ۲۸/۸/۱۳۷۰ و اصلاحات بعدی صورت می‌پذیرد. این اقدام مانع از مراجعه ذی‌نفع حداکثر ظرف بیست روز از ابلاغ واقعی به مراجع قضائی و همچنین مانع اجراء عملیات نخواهد بود.
تبصره۲ـ طرق مختلف تامین منابع مالی اجراء این ماده و سایر مفاد قانون اعم از راه‌اندازی نهادهای تامین سرمایه، انتشار اوراق مشارکت، جلب مشارکت سرمایه‌گذار خارجی یا داخلی، ایجاد صندوق‌های توسعه سرمایه‌گذاری غیردولتی و راه‌اندازی شرکتهای سهام پروژه غیردولتی و نظایر آن به موجب آئین‌نامه‌ای است که توسط وزارتخانه‌های مسکن و شهرسازی، کشور و امور اقتصادی و دارایی حداکثر ظرف سه ماه پس از تصویب این قانون در چهارچوب قوانین بودجه و برنامه توسعه، تنظیم می‌شود و به‌تصویب هیات‌وزیران می‌رسد. ایجاد صندوقهای توسعه سرمایه‌گذاری دولتی و راه‌اندازی شرکتهای سهام پروژه دولتی منوط به تصویب مجلس شورای اسلامی است.
ماده۸ ـ به منظور تشویق مالکان، سرمایه‌گذاران و سازندگان و تسریع در فرآیند احیاء، بهسازی و نوسازی طرحهای مصوب موضوع این قانون، کلیه املاک و اراضی واقع در پروژه‌های اجرائی طرحهای یاد شده و همچنین سایر ابنیه و اراضی واقع در دیگر نقاط محدوده بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری با کاربری مسکونی از حیث عوارض صدور پروانه ساختمانی و تراکم، مشمول ماده (۱۶) قانون ساماندهی و حمایت از تولید و عرضه مسکن مصوب سال ۱۳۸۷ می‌شود و درخصوص سایر کاربری‌ها، شهرداری‌ها مکلفند نسبت به تقسیط و یا مشارکت در پروژه‌ها، به ازاء بهای عوارض متعلقه و یا موکول نمودن پرداخت عوارض به پایان عملیات ساخت و ساز و دریافت آن براساس بهای روز، حسب مورد اقدام نمایند. مجری طرح می‌تواند در مقابل عوارض و مطالبات شهرداری نسبت به واگذاری بخشی از فضاهای احداثی طرح اقدام و یا با انجام خدمات مورد نیاز طرح با شهرداری تهاتر نماید.
ماده۹ـ به منظور حل و فصل اختلافات و مشکلات مربوط به املاک و اراضی واقع در طرحهای مصوب احیاء، بهسازی و نوسازی اعم از فاقد سند، بلاصاحب و مجهول‌المالک و سایر اختلافات و تعیین تکلیف وضعیت این‌گونه املاک، وفق ضوابط و مقررات مربوط، هیاتی مرکب از یک نفر از قضات با تجربه دادگستری به انتخاب رئیس قوه قضائیه، رئیس اداره ثبت اسناد و املاک محل یا نماینده وی و یک نفر به نمایندگی از سوی سازمان مسکن و شهرسازی استان در اداره ثبت اسناد و املاک محل تشکیل می‌شود و با رعایت ضوابط و مقررات مورد عمل نسبت به موضوع رسیدگی و با رای قاضی عضو هیات اتخاذ تصمیم خواهد نمود.
رای صادره توسـط قاضی ظرف بیست روز پـس از ابلاغ در محاکم دادگسـتری قابل تجدیدنظر و رای دادگاه تجدیدنظر قطعی است.
ماده۱۰ـ ادارات ثبت اسناد و املاک مکلفند در محدوده طرحهای احیاء، بهسازی و نوسازی با رعایت حقوق مالکانه اشخاص، عملیات ثبتی لازم را جهت حذف معابر موجود، تجمیع، تفکیک و افراز اراضی و املاک و مستحدثات واقع در طرحهای احیاء، بهسازی و نوسازی مصوب با اولویت و حداکثر ظرف دو ماه پس از درخواست مجری به انجام رسانند.
تبصره ـ شهرداریها می‌توانند در پروژه‌های تجمیعی صرفاً با صورتجلسه توافق مالکین نسبت به صدور پروانه ساخت اقدام نمایند، در هر صورت صدور پایان کار منوط به ارائه سند ثبتی است.
ماده۱۱ـ به منظور تامین سرانه‌ها و زیرساختهای لازم در طرحهای مصوب احیاء، بهسازی و نوسازی حق‌الامتیاز آب، برق، گاز، تلفن و نظایر آن در این محدوده‌ها پس از نوسازی، محفوظ است و دستگاههای ذی‌ربط موظفند نسبت به برقراری و تامین خدمات مورد نیاز اقدام نمایند.
ماده۱۲ـ دولت می‌تواند هزینه‌های بخشهای غیردولتی به منظور تامین خدمات و فضاهای عمومی، فرهـنگی، گردشگری، آموزشی، مذهبی و ورزشی در منـاطق یادشده را جـزء هزینه‌های قابل قبول مالیاتی مودیان محسوب نماید.
ماده۱۳ـ دولت مجاز است سالانه ده‌هزار میلیارد ریال جهت احیاء، بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده شهری در بودجه سنواتی کل کشور پیش‌بینی و درج نماید.
ماده۱۴ـ شورای برنامه‌ریزی و توسعه استانها موظفند در چهارچوب اعتبارات موضوع ماده (۱۳) این قانون اعتبارات مورد نیاز را برای ساخت فضاها و ساختمان‌های عمومی و خدماتی در محدوده مصوب بافت‌های فرسوده از محل اعتبار دستگاه‌های ذی‌ربط با اولویت تامین نمایند.
ماده۱۵ـ بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران موظف است حداقل بیست و پنج درصد (۲۵%) تسهیلات بانکی ارزان قیمت تخصیصی به بخش مسکن را به امر احداث و نوسازی مسکن و احیاء، بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده شهری اختصاص دهد.
ماده۱۶ـ وزارت مسکن و شهرسازی (سازمان عمران و بهسازی شهری ایران) مکلف است با همکاری وزارت کشور، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور و شورای عالی استانها به منظور جلب همکاری و مشارکت کلیه دستگاههای اجرائی ذی‌ربط در فرآیند احیاء، بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده و ناکارآمد و در جهت راهبری و مدیریت یکپارچه و ایجاد وحدت رویه کلیه عوامل مرتبط در سطح ملّی و محلی و استفاده از امکانات و منابع موجود حداکثر ظرف شش ماه پس از تصویب این قانون نسبت به تهیه و تدوین سند ملی راهبردی احیاء، بهسازی و نوسازی و توانمندسازی بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری با رویکرد ضوابط شهرسازی معماری ایرانی ـ اسلامی اقدام و برای تصویب به هیات‌وزیران ارائه نماید.
ماده۱۷ـ در اجراء کلیه مفاد این قانون رعایت اجراء اصل (۸۳) قانون اساسی و موازین شرعی مربوط به وقف الزامی است.
قانون فوق مشتمل بر هفده ماده و شش تبصره در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ دوازدهم دی ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و نه مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ ۲۹/۱۰/۱۳۸۹ به تایید شورای نگهبان رسید

دیروز همسایه ام از گرسنگی مرد ،   خویشاوندان ثروتمندش در عزایش گوسفندها سربریدند!!!

فقر مطلق:فقری است که بر حسب خط یا جزیی از توزیع در آمد تعریف نشده باشدبلکه بازگوی ناتوانی مطلق در تامین نیازهای ضروری وحیاتی باشد.

فقر نسبی:فقری است که به اعتبار دارا بودن درآمدی واقع در زیر یک رقم معین از توزیع درآمد تعریف می شود.

فقر شرم آور:فقری است ناشی از وضعیت کسانی که از زندگی در بدنامی رنج می برند

فقر جزیره یی:قلمرویی که در آن همه یا تقریبا همه افراد فقیراند

فقر چرخه زندگی:فقر مبتلا به اشخاص معین در مراحل ویژهای از چرخه زندگانی

فقر اولیه یا نخستین:فقری که ناشی از ولخرجی واسراف نباشد

فقر ثانویه یا دومین:فقری که محصول ولخرجی واسراف است

فقر سومین:فقری که در عین وجود درآمد کافی وحساب سنجی در هزینه در نتیجه دسترس ناپذیر بودن کالاها وخدمات پدید آید

فقر موردی:فقری که ناشی از خصوصیات فردی یا ناشی از برخی خصوصیاتی است که خانواده فرد به آن مبتلا است

فقر بحران زاد:فقری است که از بحران هایی نظیر آسیب دیدگی -بیماری-بیکاریناخواسته ناشی می شود.

بعضی از آدمها بالای خط فقر هستند اما  زیر خط فهم . . .

داستان وانتاین!

چند سالي که 25 بهمن (14 فوريه) روز ولنتاين و خريد گل و عروسک ، شکلات و … در کشورمان باب شده است . اکثر جوان ها بدون اطلاع از اينکه اصلا اين ولنتاين خوردني يا پوشيدني است، فقط مي دانند که بايد براي کساني که دوست دارند هديه بخرند و با اين کار بر علاقه خود به آن فرد تاکيد ورزند .
اگر روزهاي اخير به مغازه هاي شهرمان سري زده باشيد ، مملو از جعبه هاي خوشگل کادويي ، عروسک ، شکلات و انواع و اقسام هداياي گول زننده ست . خلاصه غوغايي شده در اين شهر شلوغ.
انتخاب روزي به عنوان روز دوستي و عشق در سال کار بسيار قشنگي است .بهانه اي است که ما بتوانيم يکبار ديگر علاقه خود را به کسي که دوستش داريم نشان دهيم که عروسک و گل و کادو همه بهانه عشق هستند .
حالا اصلا جريان اين ولنتاين چيست ؟ از کجا شروع شده ؟

داستان ولنتاين از اين قرار است :
در قرن سوم ميلادي که مطابق مي شود با اوايل امپراطوري ساساني در ايران ، در روم باستان فرمانروايي بوده است به نام کلوديوس دوم . کلوديوس ، عقايد عجيبي داشت ، از جمله اينکه سربازي خوب خواهد جنگيد که مجرد باشد ؛ از اين رو ازدواج را براي سربازان امپراطوري روم قد غن مي کند. کلوديوس به قدري بي رحم و فرمانش به اندازه اي قاطع بود که هيچ کس جرات کمک به ازدواج سربازان نداشت . اما کشيشي به نام والنتيوس ( همان ولنتاين خودمان ) ، مخفيانه عقد سربازان رومي را با دختران محبوبشان جاري مي کرد . کلوديوس دوم از اين جريان خبر دار مي شود و دستور مي دهد که ولنتاين را به زندان بياندازند . ولنتاين در زندان عاشق دختر زندان بان مي شود . سرانجام کشيش به جرم جاري کردن عقد عشاق با قلبي عاشق اعدام مي شود . . .
بنابراين او را به عنوان فدايي و شهيد راه عشق مي دانند و از آن زمان نهاد و سمبلي مي شود براي عشق !
کلمه ولنتاین در اصل به معنی فردی بود که نامش از جعبه مخصوص بیرون می آمد و به عنوان محبوب برگزیده می شد. این روند تا سال های ۱۵۰۰ میلادی ادامه داشت. حدود سال ۱۵۳۳ ولنتاین به قطعه کاغذ تا شده ای گفته می شد که نام محبوب روی آن نوشته شده بود. پس از سال ۱۶۱۰ هدیه ای بود که به این فرد خاص داده می شد و از سال ۱۸۲۴ به شعر، نامه یا قطعه ادبی بدل شد که برای محبوب نوشته می شد. اگرچه ولنتاین هر سال روز ۱۴ فوریه جنش گرفته می شود، اما اصل آن به جشن رومی ها به نام لوپرکالیا بازمی گردد که در ۱۵ فوریه برگزار می شد. در این جشن حاصل خیزی و باروری گرامی داشته می شد. ارتش رومی ها در آن زمان کشورها را از لحاظ اجتماعی و طبیعی مورد تاخت و تاز قرار می داد. هنگامی که رومی ها به فرانسه حمله کردند فستیوالی به راه انداختند که در آن پسران رومی نام دختران رومی را از یک گلدان بیرون می کشیدند تا همسرشان شود و سپس آن جفت در روز فستیوال هدایایی ردوبدل می کردند. این جشن مربوط به مشرکین بود بنابراین در سال ۴۶۹ میلادی پاپ گلاسیوس تصمیم گرفت به آن رنگ و بوی مسیحیت ببخشد و اعلام کرد که از حالا به بعد این جشن به افتخار سن ولنتاین برگزار خواهد شد. سن ولنتاین رومی جوانی بود که به دست امپراتور کلودیوس دوم کشته شد. گفته می شود مرگ او به دلیل کنار نگذاشتن مسیحیت بود و در ۱۴ فوریه ۲۷۰ میلادی اتفاق افتاد. اما چرا سن ولنتاین کشته شد؟ در افسانه ها آمده که در قرن سوم پس از میلاد امپراتور کلادیوس دوم نمی خواست که هیچ یک از سربازانش عاشق کسی شوند و ازدواج کنند چرا که فکر می کرد همسر و خانواده توجه سربازان را از وظیفه شان نسبت به او منحرف می کند و گاهی اوقات باعث می شود که مردان اصلا در جنگ شرکت نکنند.

امپراتور به سربازان بیشتری نیاز داشت پس ازدواج کردن را غیر قانونی اعلام کرد و هرکس که مراسم عقد را برگزار می کرد باید کشته می شد. گفته می شود سن ولنتاین از دستور منع ازدواج سرپیچی می کرد و جوانان را در خفا به عقد هم درمی آورد، اما او را پیدا کردند و کشتند. داستان دیگری می گوید که مردی به نام ولنتاین به خاطر کمک به مسیحیان آزار دیده در زندان بود. ولنتاین زندانبان خود را به مسیحیت فراخواند و او و تمام خانواده اش را مسیحی کرد. زندانبان دختر نابینایی هم به نام جولیا داشت که ولنتاین به او دلبسته شد و البته بینایی او را هم شفا داد. اما پیروزی با عشق نبود. صبح روز اعدام، ولنتاین نامه ای به جولیا نوشت و آن را «از طرف ولنتاین تو» امضا کرد.

در ایتالیا هم در قرون وسطی فستیوال بهاره ای برگزار می شد که در آن جوانان مجرد در باغ ها جمع می شدند و به شعر های عاشقانه و موسیقی گوش می کردند. پس از آن دو به دو در باغ قدم می زدند. در فرانسه هم همین رسم مدتی اجرا می شد اما حسادت زیادی برمی انگیخت و مشکلاتی به وجود می آورد که این رسم را از ادامه بازداشت. رسم کشیدن نام «ولنتاین» یا محبوب در انگلستان قرن ها ادامه داشت حتی وقتی که اشغال رومی ها به پایان رسید. مردان جوان در انگلستان نام تمام زنان جوان را روی تکه های کاغذ می نوشتند، آنها را تا می کردند و در کاسه ای می ریختند. مردان جوان می بایست با چشم بسته نامی را از کاسه بیرون می کشیدند. نام دختری بیرون می آمد و به این معنا بود که دختر برای یک سال آینده «ولنتاین» او بود. همین فستیوال به گونه دیگری هم برگزار می شد: دو رومی جوان که توسط کشیش تبرک شده بودند شلاق چرمی از پوست بز به دست می گرفتند و در خیابان ها می دویدند. شلاق چرمی فبروا نامیده می شد که کلمه لاتین آن فبرواتیو و معنی آن اهتزاز شلاق مقدس است. این کار برای تطهیر انجام می شد. کلمه February که هم اکنون به کار می بریم هم از همین ریشه است. آنها اعتقاد داشتند اگر این شلاق به زنی برخورد کند او بهتر می تواند بچه به دنیا بیاورد. این موضوع باز هم باروری را تداعی می کند. براساس افسانه ها، آنها این کار را به افتخار فونوس ایزد جنگل و کشتزارها انجام می دادند که شبیه به خدای یونانی، پن است. اکنون ماه فوریه برای اکثر ما برابر با بهار نیست و در خیلی جاها در این ماه روی زمین پوشیده از برف است. رومی ها جشن لوپرکالیا در روز چهاردهم و روز ولنتاین در پانزدهم فوریه را درهم آمیختند که هفت هفته پس از انقلاب زمستانی بود و پیشرفت زمستان به سوی بهار را نشان می داد. در قرون وسطی فکر می کردند پرندگان روز چهاردهم فوریه جفت انتخاب می کنند بنابراین، این روز قرن ها به عنوان روز رسمی جفت یابی به شمار می آمد. افسانه دیگر درباره روز ولنتاین نه به رومی ها بلکه مربوط به نروژی ها است. نروژی ها سن گالانتینی داشتند که به معنی «عاشق زن ها» است. در زبان انگلیسی «گ» نروژی مانند «و» تلفظ می شود و صدای آن «ولنتاین» می شود نروژی ها عقیده دارند سن گالانتین آنها بخشی از تاریخ روز سن ولنتاین امروزی است. اما فرانسوی ها هم عقیده دارند کلمه ولنتاین از کلمه گالانتین می آید که به معنی عشاق است.

کلیسای کاتولیک روم تمام سعی خود را برای تحریم این فستیوال باروری و همسریابی کرد. با این حال این رسم در جوامع باقی ماند، کلیسا هم از مبارزه با آن دست برداشت و تصمیم گرفت آن را به روز مقدس مسیحی برای سن ولنتاین بدل کند. بنابراین در سال ۱۶۶۰ چارلز دوم به طور رسمی روز ولنتاین را در جامعه انگلیس رواج داد. به همین دلیل انگلستان نخستین کشوری است که چاپ کارت تبریک به خصوص آنها که عشق، تحسین، دلباختگی و سایر احساسات را نشان می دادند شروع کرد. روز سن ولنتاین ۱۶۲۹ از طریق پاک دینان به آمریکا رفت ولی در آنجا هم با مخالفت بعضی از بزرگان کلیسا مواجه شد. اما عشق پیروز شد و کلیسا نتوانست مانع عشق و احساسات شود.

حدود یکصد سال گذشت تا نخستین کارت ولنتاین در آمریکا به وجود آمد. مارجری بروز (از انگلستان) قدیمی ترین کارت ولنتاین شناخته شده را در سال ۱۴۷۷ به جان پاستون فرستاده است. برای ولنتاینی که زمانی به معنی «محبوب» بود و بعد نماینده «پیام عشق» شد. ساموئل پپیز در ۱۴ فوریه ۱۶۶۷ در دفتر خاطراتش شرح داده که یک جور ولنتاین از همسرش دریافت کرده است. ولنتاین او یک برگ کاغذ آبی بود که نام همسرش با حروف طلایی در آن نوشته شده بود و جد ولنتاین های بعدی به شمار می رفت. اما خیلی طول کشید تا این رسم فراگیر شود. یکصد سال طول کشید که گذاشتن نامه عاشقانه ولنتاین در درگاهی خانه محبوب متداول شد. اگرچه کلیسای کاتولیک به خودی خود از ولنتاین به هیجان نیامد، اما این رسم به تدریج در کشور های کاتولیک رواج یافت. جای تعجب است که ولنتاین ها به وسیله راهبه ها درست می شد که یک قلب توری و تزئین شده با نقاشی گل و طرح کوپیدون [در اساطیر رومی رب النوع عشق] یا فرد مذهبی مقدس دیگری در وسط آن بود. هدایای ولنتاین همیشه به صورت قلب هایی که امروز می شناسیم نبودند. بیشتر آنها «پاکت های کاغذی» بودند و تا می شدند. پست کردن آنها هم گران درمی آمد پس پاکت ها را تا می کردند و با موم مهر می کردند.
اما متاسفانه مردم برگزاري جشنها و مناسبتهاي بيگانه را نشانه تمدن و فخر مي دانند . همه اسم ولنتاين را شنيده اند و مراسم آن را مانند ساير بيگانگان بجا مي آورند ولي تا به حال اسم "سپندار مذگان " به گوششان هم نخورده است .

    حالا همانطور که داستان ولنتاين را با دقت مطالعه کرديد داستان " سپندار مذگان" را با دقت بيشتري بخوانيد :
    در ايران باستان، نه چون روميان از سه قرن پس از ميلاد، که از بيست قرن پيش از ميلاد، روزي موسوم به روز عشق بوده است. در تقويم جديد ايراني دقيقا مصادف است با ۲۹ بهمن، يعني تنها ۳ روز پس از روز ولنتاين فرنگي. اين روز «سپندارمذگان» يا «اسفندارمذگان» نام داشته است.

در ايران باستان هر ماه را سي روز حساب مي‌‌کردند و علاوه بر اينکه ماه ها اسم داشتند، هريک از روزهاي ماه نيز يک نام داشتند. به‌عنوان مثال روز اول «روز اهورامزدا»، روز دوم، روز بهمن ( سلامت، انديشه) که نخستين صفت خداوند است، روز سوم ارديبهشت يعني «بهترين راستي و پاکي» که باز از صفات خداوند است، روز چهارم شهريور يعني «شاهي و فرمانروايي آرماني» که خاص خداوند است و روز پنجم «سپندارمذ» بوده است." سپندار مذ" لقب ملي زمين است. يعني گستراننده، مقدس، فروتن. زمين نماد عشق است چون با فروتني، تواضع و گذشت به همه عشق مي‌‌ورزد. زشت و زيبا را به يک چشم مي‌‌نگرد و همه را چون مادري در دامان پر مهر خود امان مي‌‌دهد. به همين دليل در فرهنگ باستان اسپندارمذگان را به‌عنوان نماد عشق مي‌‌پنداشتند. در هر ماه، يک بار، نام روز و ماه يکي مي‌‌شده است که در همان روز که نامش با نام ماه مقارن مي‌‌شد، جشني ترتيب مي‌‌دادند متناسب با نام آن روز و ماه. مثلاً شانزدهمين روز هر ماه مهر نام داشت و که در ماه مهر، «مهرگان» لقب مي‌‌گرفت. همين طور روز پنجم هر ماه سپندارمذ يا اسفندار مذ نام داشت که در ماه دوازدهم سال که آن هم اسفندار مذ نام داشت، جشني با همين عنوان مي‌‌گرفتند.
سپندارمذگان جشن زمين و گرامي داشت عشق است که هر دو در کنار هم معنا پيدا مي‌‌کردند. در اين روز زنان به شوهران خود با محبت هديه مي‌‌دادند. مردان نيز زنان و دختران را بر تخت شاهي نشانده، به آنها هديه داده و از آنها اطاعت مي‌‌کردند.
اما آنچه باعث شده تا این افسانه، به شدت توسط رسانه های خارجی و در تمام دنیا تبلیغ شود، درونمایه ضدفرهنگی این جریان است که مبنایی برای رواج فرهنگ بی‌بند و باری و ابتذال است و هر ساله تحت عنوان "روز عشق" انواع و اقسام اعمال ناپاک و خلاف اخلاق در پوشش پاک عشق و محبت انجام می گیرد!
آنچه که پشت پرده "ولنتاین" را این روزها بیشتر نمایان می کند، تلاش و تبلیغات برای از هم پاشیدن بنیان خانواده ها، جلوگیری از ازدواج و ترویج دوست یابی و دوست گزینی به جای انتخاب همسر و تشکیل خانواده، است. این اهداف در قالب سریالهای ماهواره ای فارسی‌زبان که به خانواده ها هجوم بیشتری آورده است، نمود عینی تری دارد که البته همراه با واردات "ولنتاین" که سالیان سال است اتفاق افتاده، در یک سیاست تعریف می شوند!
اگرچه برخی اعتقاد دارند نفوذ آیین‌هایی نظیر روز "ولنتاین" ناشی از تهاجم فرهنگی است، اما به نظر می رسد این موضوع به علت خلاء فرهنگی جامعه در این زمینه، مورد استقبال قرار گرفته است. در حالی كه این پدیده در فرهنگ و تاریخ ما وجود دارد اما درست و پررنگ به جوانان معرفی نشده است. روز مادر، روز پدر، روز دختر، روز ازدواج حضرت علی(ع) و فاطمه زهرا(س) تنها نمونه ای از فرهنگ مذهبی ماست که نه تنها افسانه نیست و قصه سازی نشده است که ریشه در باورها و مذهب ما دارد و حتما می تواند به استحکام خانواده و عشق حقیقی همراه با هویت کمک کند.
هر چند مراكز فرهنگی و اجتماعی به نوعی تلاش می‌كنند تا با سكوت نسبت به آن، رسمیت و وجاهت عمومی را از این فرهنگ غربی و وارداتی بگیرند، اما متاسفانه در سایه این سکوت و در روزهای منتهی به این مراسم، ویترین بسیاری از مغازه ها منقش و مزین به هدایای "ولنتاین" می شود!
به نظر می‌رسد معرفی شایسته رسوم و آیین‌ها، اندیشه و افكار چهره‌های شاخص که الگوهای مذهبی ما هستند می تواند هویت‌بخش فرهنگ و تمدن ایرانی ـ اسلامی باشد. ضمن اینکه تهاجم فرهنگی در سایه خلاء فرهنگی ایجاد شده است، پس سکوت و نادیده گرفتن واقعیات آن هم از جنس "ولنتاین" راه حل مناسبی برای مقابله نیست.

پرنفوذترین رسانه در ایران ؟

به گزارش مشرق ، هیات مدیره پخش برنامه های آمریکا موسوم به بی.بی.جی. با همکاری موسسه نظرسنجی گالوپ گزارشی را درباره استفاده از رسانه در بین ایرانیان منتشر کرد.

نمونه آماری این نظرسنجی 2000 نفر از همه 31 استان ایران بوده که بین سوم مارس تا 30 مارس از طریق تلفن های شهری و همراه با آنها تماس گرفته شده است. این گزارش که شامل جداول و نمودارهای فراوانی است تلویزیون را گسترده ترین رسانه در ایران خوانده است و بعد از آن تلفن همراه، رایانه، رادیو و اینترنت قرار دارند. همچنین تلویزیون 86 درصد تسلط رسانه ای برای پوشش اخبار و اطلاع رسانی را برعهده دارد و بعد از تلویزیون، تلفن همراه، رادیو، روزنامه و اینترنت قرار دارند.

80 درصد شرکت کنندگان در این نظرسنجی، ترجیح می دهند تا از خانه به اینترنت وصل شوند. بیش از 50 درصد کاربران از اینترنت برای یافتن اطلاعات بهره می برند و 44 درصد ایمیل و 35 درصد نیز از آن برای کسب اخبار استفاده می کنند.

در بخش مربوط به منابع خبری، رسانه های داخلی منبع عمده اطلاع رسانی محسوب می شوند. صدا و سیما ایران 86 درصد، روزنامه های داخلی 11 درصد، ایستگاه رادیویی استانی 10 درصد، گوگل 8 درصد و کانال های تلویزیونی بین المللی 6 درصد منابع خبری را برای مخاطبان ایرانی تشکیل می دهند.

در بخش مربوط به دنبال نمودن اخبار مربوط به انتخابات ریاست جمهوری و اعتراضات بعد از آن، بیش از 90 درصد مخاطبان، تلویزیون ایران را منبع اخبار خود معرفی نموده و گفتگو با دوستان و اعضای فامیل 39 تا 44 درصد، روزنامه های 28 تا 36 درصد، رادیو ایرانی 27 تا 28 درصد و کانال های تلویزیونی بین المللی 9 تا 23 درصد منابع را تشکیل می دهند.

درباره بی طرفی و قابل اطمینان بودن اخبار رسانه های مختلف، صدا و سیمای ایران در مقایسه با سه شبکه خارجی دیگر بالاترین درصد را به خود اختصاص داد.

برای دریافت این گزارش اینجا کلیک کنید.

وقتی سرب سرد خوراک پرندگان پناهنده می شود!

  اتفاقات و بلایای طبیعی هموراه حامل پیامها و آموزه های فراوانی است که نباید به سادگی از آن گذشت. ثبت و ضبط نیکی ها و زشتی ها ، هنجارها و ناهنجاری ها ، مهربانی ها و نامهربانی ها ، دوستی ها و دشمنی ها و همه رفتار های پسندیده و ناپسند می تواند ما را در شناخت بهتر شرایط زمانی و مکانی ای که ما در آن زندگی می کنیم یاری نماید.

  توجه و نگاه عمیق به رفتارها و عملکردهای خود و اطرافیان و در یک کلام انسان و انسانیت در شرایط بحرانی و بروز اتفاق و شرایط فوق العاده نیز روایت های بسیار دارد که باید برای آیندگان به آن پرداخت.

  کمک و یاری بی منت و خود جوش بسیاری از کارکنان و خدمت گذاران ارگانها و دستگاه های دولتی و همچنین  شهروندان و بعضی از بخش های خصوص در بحران برفی اخیر رامسر قابل تقدیر و مستحق اجر و پاداش و معرفی می باشد تا همگان مطلع شوند که چو عضوی به درد آورد روزگار  کدام عضو ها را نماند قرار!

  اما در این بین نیز کسانی بودند که با کم فروشی و یا گرانفروشی به استقبال همنوعان خود رفتند و کسانی که از بکارگیری توان و امکانات خود در رفع مشکلات اطرافیان خود دریغ کردند و شکارچیانی که با سرب سرد از پرندگان و حیواناتی که به انسان پناهنده شده بودند پذیرایی کردند!

  به راستی این همان انسانی است که خداوند آن را اشرف مخلوقات معرفی می کند؟:

وقتی زمستان خودی نشان می دهد!

انگار شهریار شعر و ادب پارسی هم در بحران سه روزه رامسر با ما بود و این غزل را سرود:

زمستان پوستین افزود بر تن کدخدایان را                 ولیکن پوست خواهد کند ما یک لا قبایان را

ره ماتم سرای ما ندانم از که می پرسد                   زمستانی که نشناسد در دولت سرایان را

به دوش از برف بالاپوش خز ارباب می آید                 که لرزاند تن عریان بی برگ و نوایان را

به کاخ ظلم باران هم که آید سر فرود آرد                  ولیکن خانه بر سر کوفتن داند گدایان را

طبیب بی مروت کی به بالین فقیر آید                      که کس در بند درمان نیست درد بی دوایان را

به تلخی جان سپردن در صفای اشک خود بهتر         که حاجت بردن ای آزاده مرد این بی صفایان را

به هر کس مشکلی بردیم و از کس مشکلی نگشود     کجا بستند یا رب دست آن مشکل گشایان را

نقاب آشنا بستند کز بیگانگان رستیم                       چو بازی ختم شد بیگانه دیدیم آشنایان را

به هر فرمان آتش عالمی در خاک و خون غلطید           خدا ویران گذارد کاخ این فرمانروایان را

به کام محتکر روزی مردم دیدم وگفتم                      که روزی سفره خواهدشد شکم این اژدهایان را

به عزت چون نبخشیدی به ذلت می ستانندت             چرا عاقل نیندیشد هم از آغاز پایان را

حریفی با تمسخر گفت زاری شهریارا بس                   که میگیرند در شهر و دیار ما گدایان را

تقدیر به جای تهدید

به نام خدا
  در دوره های آموزشی مدیریت بحران تاکید می شود که از همه راه های اطلاع رسانی و خبری برای مطلع شدن از وضعیت عمومی  مردم و خسارت های وارده برای اولویت بندی کمک رسانی ها و همچنین اطلاع رسانی بموقع به مردم برای کنترل وضعیت روانی عمومی و ایجاد آرامش و همچنین هدایت مردم به محلهای توزیع آذوقه و نیازمندی های دیگر و...- استفاده شود.
  خبرنگاران جوان و متعهد و فعال رامسر که به جد در همه عرصه ها حضور مستمر داشته و دارند و در بحران اخیر نیز سهم قابل توجهی از همیاری و کمک رسانی مدیون زحمات آنهاست ُ نباید مورد بی مهری قرارگیرند.
  قطعی آب و برق و تلفن و راه های ارتباطی از جمله معضلات بسیار مهم در بحران اخیر بود که در آن شرایط  ثبت و ضبط وقایع چه نقاط قوت و چه نقاط ضعف از خدمات بسیار خوبی بود که خبرنگاران این شهر به انجام رساندند.
  آن جمله از دستگاه ها و مسئولینی که با تمام وجود تلاش کردند تا از میزان آسیب ها و خسارتها کاسته شده و در بین مردم حضور داشتند - ترس و واهمه ای از خبرسازی و خبر نگاری ندارند و مشکل برای آن دسته از مسئولین و دستگاه هایی است که پس از گذشت سه روز آفتابی شده و در مقابل دوربین ها پیشتازی می کنند.
  فراموش نکنیم که نیروهای خدومی که این سه شبانه روز در خدمت مردم و رفع بعضی از مشکلات آنان بودند باید مورد تقدیر و در صدر اخبار قرار گیرند که این نیز بر عهده خبرنگاران این شهر می باشد.همانگونه که بی تفاوتی و بی مسئولیتی برخی به نقد کشیده می شود. 
ادامه نوشته

برفی که درکام رامسر تلخ شد

 زمستان است و سرما بر زمین و آسمان جاریست            نهان اینجا و آنجا تیره بختی گرم  ِغمخواریست

عطوفت  مرده  در دستان  ِ نامردان  ِ اهریمن                  گران سنگی به دوش ِ ناتوانان  زین گرفتاریست

یتیمان را پناهی جز غبار آلوده  دامان  نیست                 غریبان را اجل در پی به جرم  ِ زخم  ِ بیکاریست

چنان دیوار  ِ سنگی  می شود  آئینه ها هر دم               به چشمانی که بر در مانده  بارانیست   !

حذر از آه  ِ مظلومان ندارد  بی حیا  چشمی                  که می بینید  نوا در بینوایان درد و بیماریست

چه دلهایی که می میرد  در این  سرمای  طاقت سوز      چه احساسات  ِ سر سبزی  که زرد از مردم آزاریست

کلامی چون (طلا) داری  بنازم رقص  ِ الفاظت                دلم شد مضطرب  امشب  گمانم فصل  ِ بیداریست

(طلای کرمانی)

خسارت دیدگان رامسر را دریابید!

ادامه نوشته

گزارش سخنگوی شورا ی شهر به نقل از وبلاک قلم جوان

  خدمت تمامی همشهریان عزیز و اصحاب رسانه که بازوی توانای شورا و مسئولین در تمامی زمینه ها می باشند سلام و خدا قوت دارم . عذرخواهی اینجانب مجید درجانی برادر کوچکتان را بعنوان سخنگوی شورا از تاخیری که در به روز کردن مصوبات شورا پیش آمد پذیرا باشید و این را به حساب مشغله کاری ناشی از عضو بودن در کمیسیون های مختلف شورا بدانید که مجال پرداختن به این موضوع مهم را از بنده گرفته بود .

بی هیچ عذر و بهانه ای بدون مقصر دانستن بقیه اعضای محترم شورا شخصاً از تمامی همشهریان عزیزم مجدداً عذرخواهی نموده و شما را مطالعه اهم مصوبات ، صورتجلسات دعوت می کنم و از شما بزرگواران
 می خواهم که شما هم به روز باشید و ما را از انتقادات و پیشنهادات خود بی نصیب نگذارید تا در سایه همدلی ، شهری داشته باشیم آباد و به معنی واقعه کلمه شهر نمونه گردشگری در عمل نه در شعار و در حد حرف .

                                                                               مجید درجانی

                                        سخنگو و مسئول روابط عمومی شورای شهر

 

 اما جدای از جلسات علنی و غیر علنی که در طی هفته شورا موظف به برپایی آن است که بعضاً زمان آن به 3 الی 4 ساعت نیز می رسد ، بدلیل عضویت هر یک از اعضاء در کمیسیون هایی مانند ماده صد ، توافقات ، حمل و نقل ، سرمایه گذاری و معاملات و ... در هفته یا هر دو هفته یکبار جلساتی تحت عناوین بالا در شهرداری تشکیل می گردد که نمایندگان  هر کمیسیون موظف به حضور در آن می باشند .

اما در طی مدت چهار ماهی که از حیات شورا می گذرد بدلیل احساس نیاز اعضای شورا در زمینه مشکلاتی که در شهر وجود دارد در جلسات زیر نیز در زمان مقرر برگزار گردید که اهم آن به شرح ذیل است :

برای دیدن متن کامل این یادداشت و فعالیتهای شورا به ادامه مطلب رجوع نمایید:

در پاسخ یه گزارش فوق مطالب ذیل تقدیم می گردد:

ضمن عرض خسته نباشید به اعضاء محترم شورای شهر و آرزوی موفقیت برای همه خدمتگذاران به میهن اسلامی ، پیشنهاد می گردد:
1- سنت خوب نصب تابلوی پیشرفت و مدت باقیمانده تا پایان کار که در تهران و چند شهر دیگر بازتاب بسیار خوبی داشته است ، در شهر رامسر نیز به اجرا گذاشته شود. تا مردم خوب رامسر مطلع شوند که بالاخره پروژه های در حال اجرا و یا پروژه هایی که اخیرا و جدیدا کلگ زنی می شوند در چه تاریخی به اتمام و به بهره برداری می رسند.این تابلو باید بصورت روزشمار باشد.
2-در تشریح مصوبات و اصولا در طول دوره های مختلف شورا و شهرداری ، هیچ اشاره ای به بازرسی و تاییدیه های کیفیت و استانداردهای ساخت و ساز نشده است. خوب است موضوع استاندارهای کیفیت خدمات شهری خصوصا در بخش راه سازی و ابنیه و پارکها و مراکز تفریحی و... مورد مداقه قرارگیرد و درانتخاب پیمانکاران و همچنین شرایط پایان کار وجرائم مربوط به عدم رعایت استانداردها در قراردادها توجه لازم به عمل آید.
3- رعایت قوانین و مقررات مربوط به اجرای مناقصات و اعلام برنده مناقصه و همچنین نحوه انعقاد قرارداد و دقت در مفاد قراردادها نیز از جمله مواردی است که در بسیاری از مواقع موجب مشکلات و انحرافات عدیده ای شده است که عنایت ویژه به این بخش نیز از موکدات می باشد.
ادامه نوشته

چه کسی و برای چه نام سخت سر را به رام سر تغییر داد!

  به نقل از سایت نیمه پر/ در واقع اکثر رامسری ها می دانند که شهرشان در گذشته به نام سخت سر بوده و حرف ها و حدیث های متفاوتی در این باره را شنیده اند که چرا سخت سر بود اما سخت سر روزی نام خود را به رام سر تغییر داد

سخت سر در گذشته از چندین قریه  تشکیل شده بود که هر کدام برای خود نامی جداگانه داشتند و به همه این ها بلوک سخت سر می گفتند که بعد ها به آن دهستان سخت سر هم می کفتند.

   نظراتی که برای معنی نام سخت سر گفته می شود چندین نظر متفاوتی است که به چند مورد اشاره می کنیم.برخی ها دلیل این نام گذاری را سر سختی و مقاومت مردم این دیار در برابر حاکمان جبار آن دوران روایت می کنند و عده ای نام اولش را سوخته سرا معرفی می کنند و دلیل اینکه به این نام در آمد را آتش سوزی که در قدیم در آن رخ داده بود می دانند.اما دلیلی که احتمال آن را بیشتر می دانند این است که خاک قریه ها و مناطق آن  چسبنده  و حالت رُسی داشت و به نوعی سخت بود و به همین دلیل به سخت سر معروف شد.سخت سر به همراه تنکابن در قبل از قرن هشتم  هجری قمری در قلمرو حاکمان گیلان بود

   در اواسط قرن هشتم هجری قمری سخت سر دارای حکوکت مستقل شد و سید رکابزن کیایی حسنی بر تخت سخت سر تکیه زد، نوزده سال بعد حکوکت خاندان رکابزن به دست سادات کیایی ملاطی منقرض گردید.با کمک سید قوام دین مرعشی حاکم وقت مازندارن و با شکل گیری حکومت گیلان شرقی، قلمرو آن تا نمک آبرود امتداد یافت و با روی کار آمدن صفویه همچنان مرکز گیلان شرقی بود اما در عصر زندیه سخت سر و تنکابن ضمیمه خاک گیلان گردیدند و سراسر گیلان داری یک حکوکت شد

   اما سرگذشت سخت سر و تنکابن باز به نوعی دیگر رقم خورد و با ظهور قاجاریه این دو منطقه از گیلان جدا  و جزء مناطق و خاک مازندران شدند.سخت سر در سال ۱۳۱۱ شمسی وسعت چندانی نداشت و دارای ۴۴ روستا و شمار ساکنانش ۷۴۱۳ نفر بوده است.بالاخره در شهریور سال ۱۳۱۴ شمسی نام سخت سر به رامسر تبدیل شد

   به گفته بزرگان و برخی افراد رضا خان در زمان حکومت خود بر ایران موجبات تغییر نام سخت سر به رامسر را فراهم ساخت و برخی ها از قول رضا خان می گویند که او می گفت چون مردم این دیار را از سر سختی و مقاومت در آورده نام این منطقه را به رام سر تغییر داده است

منابع: تاریخ و جغرافیای رامسر/ مرحوم سید محمد تقی سجادی

کتالم و ساداتشهر ظرفیت ها و محرومیت ها

امتداد
وبلاگ خبری تحلیلی اطلاع رسانی

کتالم و ساداتشهر یکی از شهرهای زیبای منطقه غرب مازندران است که شاید این سالها در کنار نام بزرگ رامسر آنچنان که شایسته ظرفیت هایش بوده رشد نداشته است و این حاشیه قرار گرفتنش هم موجب شده تا کمتر در حوزه عملکردهای مثبت و نیازها و چالش ها مورد توجه و نقد قرار بگیرد .


انگیزه این نوشتار هم یادآوری برخی از شهروندان و فرهیختگان بوده تا بلکه از این فضا بیشتر بتوان به قابلیت های پیدا و پنهان آن پرداخت.

شهری که سابقه تاسیس شهرداری در آن زیاد اما در توسعه و رشد متوازن حرف ها و انتظاراتی برای گفتن وجود دارد.

اگردر نگاه اجمالی  این شهر را با سایر شهرداری های تازه تاسیس در همین غرب مازندران مقایسه نماییم در خواهیم یافت که حق کتالم و ساداتشهر در توسعه و دست یابی به یک مبلمان شهری درست همراه با تبلیغات شایسته ادا نشده است.

براستی تا چه اندازه شهرهای کتالم و ساداتشهر که تنیده در رامسر عروس شهرهای شمالی اند در شکل و شمایل یک منطقه توریستی نگریسته شده است؟

براستی تا چه اندازه رویکردهای  متولیان در این شهر بر مبنای نو آوری و خلاقیت بوده یا درگیر در مسائل روزمرگی است؟

آیا در منظر و نگاه توریستی که وارد شهرستان می شود کتالم و ساداتشهر در قامت یک منطقه زیبای گردشگری با یک مبلمان درست شهری و مراکز اقامتی و تفریحی است؟

براستی آیا در این شهر که ظرفیت های نیروی انسانی و چهره های نخبه و تحصیل کرده فراوان است تا چه اندازه از این سرمایه های انسانی بدرستی استفاده شده و آیا طی این سالها نشستی با نخبگان و اقشار مختلف و تحصیل کرده برپا شده است؟

وجود امام زادگان و آستان مقدس آقا پلاسید و آقا بسمل ساداتشهر به عنوان یک قطب فرهنگی است ما تا چه اندازه از این فضای معنوی در جهت معرفی هرچه بیشتر این منطقه استفاده شده؟ آیا ضرورت ندارد تا همایشی فرا منطقه ای در جهت معرفی هرچه بیشتر این عالمان و صالحان داشته باشیم؟

براستی تا چه اندازه از ظرفیت آبگرم های معدنی در این منطقه استفاده شده ،آیا نمی توان نظیر آنچه در سرعین اردبیل است که صرفا به خاطر آب و هوای مناسب و آبگرم هایش چهره ای بین المللی گرفته در منطقه نیز چنین مدلی پیاده شود ،وضعیت کنونی آبگرم های معدنی به لحاظ فیزیکی و بهداشتی تا چه اندازه مقبول است؟

متولیان امر در این منطقه تا چه اندازه از ظرفیت رسانه های متعدد ،سایت ها و فضاهای مجازی در جهت تبلیغ هرچه بیشتر استفاده نموده اند و آیا سیاستی جامع و فرا نگر در زمینه اطلاع رسانی درست وجود دارد یا خیر؟

و سوالی مهمتر آنکه مسولان شهرستان نیز تا چه اندازه به این منطقه بویژه از حیث اعتبارات و بودجه و نگاه های کلان محور توجه داشته اند و چند مورد برنامه های شهرستانی را در این منطقه برگزار تا نگاه ها بیشتر متوجه قابلیت های آن شود؟

باید پرسید سهم کتالم و ساداتشهر در جایگاه متعالی شهرستان نمونه گردشگری تا چه اندازه می باشد؟

همیشه عابران در هر شهری که می گذرند تغییرات و تحولات را بوضوح حس می نمایند طی این سالها منظر عمومی تا چه اندازه دچار تحول چشمگیر شده است؟

براستی که باید فراتر از واژه در عمل به این منطقه اصیل ،تاریخی و پر استعداد نگریست ،فرانگرو جامع به آن نگاه کرد و طرح جامعی برایش تدوین و ظرفیت های بالقوه و بالفعل  آن را اولویت بندی و وجهه گردشگری آن را بیش از پیش تقویت نمود.

تقدیر و تشکر از شهردار و شورای شهر محترم کتالم و ساداتشهر

  یکی از مشکلات عمده خانواده های شهر سرسبز رامسر ، کمبود مراکز تفریحی عمومی و رایگان همچون پارک کودکان و مراکز فررهنگی است که در شعارها و برنامه های بسیاری از کاندیداهای شهرداری و شورای شهر رامسر در گذشته و حال به چشم می آمد ولی متاسفانه اقدامی عملی و قابل توجهی در این خصوص انجام نپذیرفت.

  دو پارک کودکی هم که در رامسر ساخته شده است ، یکی در کوی تعاونی است که تقریبا مخروبه شده و یکی هم در رضی محله واقع است که بیشتر مصرف محلی دارد.

  یکی از اقدامات خوبی که شهردار محترم کتالم و ساداتشهر بعمل آوردند، ساخت پارک کودک_ هرچند کوچک_ در محوطه شهرداری کتالم می باشد که موجبات شادی بسیاری از کودکان و خانواده های آنان را فراهم آورده است.

   لذا ضمن تقدیر و تشکر بابت این اقدام بنیادی و دیگر اقداماتی که در دوره جدید شاهد آن هستیم ، نظر شهردار و شورای شهر محترم را به موارد ذیل جلب می نمایم:

   1- از آنجایی که کمیت و فضای ایجاد شده ، بیشتر برای رده سنی زیر 7 سال می باشد و نظر به شیطنت ها و فعلیت های پرجنب و جوش و ذاتی سنین بالاتر  ، و برای جلوگیری از اتفاقات و خطرات احتمالی ، ضمن تعیین شرایط سنی برای این پارک ، فردی را برای مراقبت و پیشگیری خطرات و اتفاقات احتمالی بکار گمارند که در صورت بروز هر اتفاقی بتوان اقدام مناسب و بموقع انجام داد.خصوصا اینکه این محل در محوطه شهرداری و منتصب به شهرداری می باشد.

  نویسنده در چند مرحله مشاهده نموده است که پسربچه های بالای 7 سال بدون توجه به تردد کودکان و خردسالان محل پارک ، در حال تفریح بودند که می باید مورد توجه قرار گیرد.

  2- احداث اینگونه پارک ها و مراکز تفریحی در توسعه فرهنگی و سلامت و روانی شهر تاثیر بسزایی دارد که پیشنهاد می شود مورد توجه هر دو شهرداری شهرمان قراگیرد تا همشهریان مجبور نباشند برای تفریح فرزندانشان به پارکهای تنکابن بروند.

یکبار دیگر دو تن از دانشجویان متدین و ارزشی ایرانی شهر کازان روسیه افتخارآفرینی نمودند

اسلام دین «علم» و «پایبندى به ارزشهاى معنوى» است؛ (مقام معظم رهبری)


یکبار دیگر دو تن از دانشجویان متدین و ارزشی ایرانی شهر کازان افتخارآفرینی نمودند. آقایان سجاد سمیع پور (به گفته یکی از دوستان ایشان از اهالی سادات شهر و ساکنین محله بریشی هستند)و جواد بیهقیان دانشجویان متدین و ارزشی ما توانستند، به ترتیب با کسب رتبه های چهارم و هفتم در المپیاد سراسری زبان روسی دانشجویان خارجی در مسکو، افتخاری بر افتخارات ایرانیان سرافراز بیفزایند.
بی شک حضور دانشجویان عزیز ایرانی در میادین علمی و فرهنگی نه تنها مایه مباهات است، لکن تقید به ارزشهای اسلامی در این میادین از جایگاه ویژه تری برخوردار است. کسب این رتبه علمی - فرهنگی موجبات خوشحالی همه را فراهم نمود، لکن آنچه ذائقه ما را گواراتر نموده حفظ شعائر و ارزشهای اسلام ناب محمدی (ص) توسط این عزیزان در این میدان می باشد.

با این وصف بر خود فرض می دانیم افتخارآفرینی ایشان را در این المپیاد سراسری ارج نهاده و این موفقیت را به ایشان و خانواده بزرگ دانشجویان ایرانی مشغول به تحصیل در روسیه تبریک عرض نمائیم. مزید توفیقات ایشان تحت توجهات حضرت ولی الله الاعظم ( عج ) را از ایزد منان خواستاریم.

انجمن اسلامی دانشجویان شهر کازان - روسیه

خودکشیِ زنان با چادر در مترو!

پایگاه خبری حجاب نیوز
2 ارديبهشت 1390 ساعت 10:26
http://hijabnews.net/vdcd.50k2yt05sa26y.html

گفتگو با مارینا پاپووا، یکی از اعضای نشریهٔ مسلمانکا در روسیه


  نام نشریهٔ مسلمانکا بیشتر از هر چیزی توجهم را به خود جلب کرده است، به همین دلیل اولین سوالی که از مارینا پاپووا پرسیدم، معنای مسلمانکا بود. مسلمانکا کلمه ای روسی است به معنای زن مسلمان.

  علت این نام گذاری هم دلیلی نداشت جز اینکه مجلهٔ مسلمانکا پروژه ای است که به زنان مسلمان اختصاص یافته است و اکثر نویسندگان، خبرنگاران و همکاران نشریه خانم ها هستند.


   گروهی که با دغدغهٔ آشنایی بیشتر با شخصیت زن مسلمان، و تشریح مسائل حیاتی شان از دیدگاه اسلام و فقه اسلامی فعالیتش را شروع کرده است. در بین نشریات بسیاری که در روسیه منتشر می شود جای نشریه ای برای زنان مسلمان، با توجه به دغدغه هایشان خیلی خالی بود.

   مجله مسلمانکا از سال ۲۰۰۹ تحت حمایت بنیاد مطالعات اسلامی در روسیه هر سه ماه به زبان روسی منتشر می شود. شماره هشتم این مجله در پایان سال ۲۰۱۰ میلادی با تیراز ۷۰۰۰ نسخه منتشر شد. این مجله تمام رنگی در مناطق مسلمان نشین سرتاسر روسیه به فروش می رسد و حتی به کشورهای همسایه هم وارد شده است.

با مارینا پاپووا که کارمند بنیاد مطالعات اسلامی است و همچنین به مدت یک سال مسئول سایت مسلمانکا بوده است و در حال حاضر نیز عضو شورای سردبیری این نشریه است، گفتگویی ترتیب داده ایم که با هم می خوانیم.

ادامه نوشته